نیما صبوری: اقتصاددانان «صندوق بینالمللی پول» وضعیت اقتصادی آمریکا را چگونه میبینند؟ اقتصادی در بحبوحه سومین دوره رونق خود (از سال 1850) که از رشد اشتغال قدرتمند و نرخ تورم ملایم بهره میبرد و در برخی زمانها حتی نزدیک به سطح اشتغال کامل قرار میگیرد. اما این ویژگیها روی خوش اقتصاد آمریکاست. برخی اوقات در اقتصاد آمریکا شاهد افت درآمد بخش عمدهای از خانوارها، از بین رفتن فرصتهای شغلی و روانه شدن سرمایهها به جیب افراد سرمایهدار هستیم. در این رابطه «صندوق بینالمللی پول» مقایسهای میان اقتصاد آمریکا و سایر اقتصادهای پیشرفته انجام داده که نتایج آن اندکی تاملبرانگیز است. براساس بررسیهای انجام شده، آمریکاییها در بسیاری از معیارهایی که برای استانداردهای زندگی تعریف شده از اقتصادهای پیشرفته عقبتر هستند. براساس گزارش «صندوق بینالمللی پول»، قطبی شدن درآمد در آمریکا سطح مصرف را خنثی کرده، عرضه نیروی کار را محدود ساخته و توانایی خانوار برای تطبیق شرایط با شوکها را کاهش داده است. همچنین سطح بالای فقر در اقتصاد آمریکا نابرابریهای گستردهای در نظام آموزشی ایجاد کرده که نتیجه آن اخلال در ساختار سرمایه انسانی و کاهش بهرهوری در آینده است. در واقع پیام گزارش صندوق این است که آمریکاییها بهعنوان ثروتمندترین ملت دنیا – البته براساس ادعاهایی که میشود – براساس معیارهای سرانه فاصله بسیاری با کشورهای پیشرفته دارند.
البته «صندوق بینالمللی پول» در کنار اوضاع نابسامانی که از اقتصاد آمریکا ترسیم کرده، برخی راهکارها را نیز برای بهبود شرایط اقتصادی این کشور ارائه کرده است. در این راستا یکی از راهکارهایی که صندوق پیشنهاد کرده، سادهسازی نظام مالیاتی این کشور بهواسطه کاهش نرخهای مالیات و کمکردن معافیتهای مالیاتی است. در واقع بازطراحی نظام مالیاتی باید بهگونهای باشد که با افزایش مشارکت نیروی کار، تسکین قطبیشدن درآمد و حمایت هر چه بیشتر از قشر ضعیف جامعه همراه باشد. همچنین به توصیه صندوق، یکی از اولویتهایی که دولت آمریکا باید در دستور کار قرار دهد، مقرراتزدایی است. سادهسازی قوانین دولتی در کنار ایجاد یکپارچگی در مقررات ایالتی باعث افزایش کارآیی اقتصادی خواهد شد که در نتیجه به ایجاد اشتغال، بهرهوری و رشد اقتصادی میانجامد.
در دهه 1990 میلادی اقتصاد آمریکا عملکرد خیرهکنندهای داشت. در آن زمان نگاه سیاستگذاران اقتصادهای ثروتمند – همچون فرانسه، آلمان، ژاپن و… – به نیویورک، واشنگتن و سیلیکونولی دوخته شده بود تا بتوانند با استفاده از تجربیات آمریکا رشد و پویایی در اقتصاد خود ایجاد کنند. اکنون نیز در عصر دیجیتال، آمریکا خاستگاه و بستر توسعه بسیاری از شرکتهای بزرگ جهان است.
همچنین براساس ارزیابیهایی که صندوق انجام داده، نظام مالی این کشور از سلامت نسبی برخوردار است. اما در برخی بخشهای مهم اقتصادی همچون نظام مالیاتی، بازار نیروی کار، نظام سلامت و نظام آموزشی این کشور اوضاع مطلوبی در مقایسه با سایر اقتصادهای پیشرفته ندارد. یکی از اصلیترین تفاوتهای آمریکا با سایر کشورهای جهان پیشرفته، اختلافات ایدئولوژیکی است: مردم و سیاستمداران در آمریکا نسبت به همتایانشان در سایر اقتصادهای پیشرفته اعتقاد چندانی به «دولت رفاه مدرن» ندارند- مفهومی که از سوی مارشال ارائه شد و بیانگر ترکیبی متمایز از دموکراسی، رفاه و سرمایهداری است – و حاضر نیستند برای تأمین مالی آن مالیات بیشتری بپردازند.