راه و رسم دل

3 ويژگي كارآفرينان واقعي از نظر مايكل دل

تاريخ 1397/02/17 ساعت 13:10

هيچ‌كس به اندازه كارآفريني كه يك كسب‌وكار تازه را آغاز كرده است سختكوش نيست.

آينده نگر

مايكل دل رئيس و بنيان‌گذار شركت دل است و نام خانوادگي‌اش حالا بر بدنه ميليون‌ها لپ‌تاپ حك شده. او در فهرست بلومبرگ در جايگاه چهلم ايستاده است و براي كساني كه به دنبال راه‌اندازي و يا گسترش استارت‌آپ خود هستند يكي از الگوهاي ايده‌آل حوزه تكنولوژي به شمار مي‌رود. مايكل دل در مقاله‌اي كه براي نشريه Inc. نوشته براي كارآفرينان پيشنهادهایي داشته كه ترجمه آن را در اين صفحه مي‌خوانيد.

آدم‌ها هميشه از من مي‌پرسند: «چگونه مي‌توانم يك كارآفرين موفق شوم؟» بايد صادقانه بگويم كه اين يكي از سوالاتي است كه اصلا به‌شان علاقه‌اي ندارم چون اگر منتظر هستيد كه يك نفر ديگر در مورد چگونگي كارآفرين شدن به شما اندرز بدهد به احتمال زياد اصلا كارآفرين نيستيد. اگر قرار بود من به حرف تمام كساني كه به من مي‌گفتند چه كاري را مي‌توانم و چه كاري را نمي‌توانم انجام دهم، گوش کنم، الان در جايگاهي نبودم كه اين يادداشت را بنويسم.

اما چند نكته هست كه كارآفرينان واقعي را از ديگران متمايز مي‌كند، اگر شما اين نكات را رعايت مي‌كنيد حتما كار را از نقطه درستي شروع كرده‌ايد. خلاصه‌اش اين است: اشتياق، مسئله و هدفتان را پيدا كنيد و بعد ديگر لازم نيست از كسي درخواست پند و اندرز داشته باشيد.

 گام اول: اشتياقتان را پيدا كنيد

هيچ‌كس به اندازه كارآفريني كه يك كسب‌وكار تازه را آغاز كرده است سختكوش نيست. اما اگر در مورد تعادل ميان كار و زندگي از آنها بپرسيد معمولا آن شكوه‌هاي مربوط به ساعات سخت و طولاني كار را نمي‌شنويد. چرا؟ چون كارآفرينان واقعي مشتاق آن كاري هستند كه دارند انجام مي‌دهند. كار برايشان انرژي‌آور و سرگرم‌كننده است. ساعت‌هاي طولاني كار ممكن است از نظر دیگران سرسام‌آور باشد اما نه براي كارآفرينان، چون كار ديگري نيست كه ترجيح بدهند در آن ساعت‌ها انجام بدهند.

 گام دوم: يك مسئله پيدا و بعد حلش كنيد

ايده تمامي كسب‌وكارهاي موفق با حل يك مسئله عمومي آغاز شده است. هرچه اين مشكل بزرگ‌تر باشد، موقعيتي كه حل آن در پي دارد هم بزرگ‌تر است. من يكي از اين مشكل‌هاي بزرگ را در برخورد با كامپيوتر آي‌بي‌ام كشف كردم. دو موضوع توجه من را جلب كرد: اجزاي كامپيوتر همگي ساخت شركت‌هاي ديگر بود و قطعات دستگاهي كه 3 هزار دلار قيمت داشت، به صورت جداگانه 600 دلار مي‌ارزيدند. بايد راه بهتري پيدا مي‌شد و اين تبديل به راهكار اصلي شركت دل شد و نتيجه اينكه يكي از مشكلات عمومي در دنيا حل شد: كامپيوترها كه قبلا تنها در دسترس آدم‌هاي كمي بودند حالا در دسترس همه قرار دارند.

 گام سوم: هدفي پيدا كنيد

هرچند اشتياق و حل مسئله براي راه‌اندازي يك استارت‌آپ كافي است اما هدف است كه اين فرايند را كامل مي‌كند. صادقانه بگويم كه كاملا مطمئن نيستم ما در شركت دل هدفمان را پيدا كرده‌ايم يا نه. فكر مي‌كنم شايد هدف بود كه ما را پيدا كرد. اما اين هدف از مراحل اوليه خودش را به وضوح نشان داد. هدف ما اين است كه توان بالقوه انسان را با سرعت بخشيدن به روند پذيرش تكنولوژي فعال كنيم و درِ رشد، بهره‌وري و موقعيت‌هاي جديد را به روي مردم بگشاييم.

وقتي تصميم به راه‌اندازي شركت دل گرفتم حدس نمي‌زدم كه اين مسير من را به كجا مي‌رساند و چه تغييرات و تجربه‌هايي را با خود به همراه مي آورد اما حالا هم آن سه هدف اوليه سر جاي خود باقي هستند: اشتياق، مسئله و هدف، همان سه عاملي كه از آغاز راه مشوق من بودند.