وحدت، حلقه گم‌شده این روزهای صنعت داروسازی

دکتر محمود نجفی عرب عضو هیئت مدیره سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی ایران، رییس کمیسیون اقتصاد سلامت اتاق بازرگانی، صنایع ، معادن و کشاورزی تهران و رییس اولین دوره نمایشگاه دارو و صنایع وابسته(ایران‌فارما 2014) است. او در یادداشتی اختصاصی برای ماهنامه غذا و دارو، به مناسبت روز داروساز بر وحدت و همگرایی بین فعالان این صنعت تاکید کرد. متن کامل این یادداشت را در ادامه می‌خوانید:

پنجم شهریور هر سال در تقویم رسمی کشورمان، به نام ما داروسازان و حرفه‌مان نامگذاری شده است تا هم فرصتی برای شناخت بهتر مردم جامعه از خدمات دارویی باشد و هم ما مروری بر کار و پیامدهای کاری خود داشته باشیم. فرصتی است برای طرح یک سوال اساسی و آن این که «جامعه داروسازی کشور» به کدامین سوی درحال حرکت است؟

این روز و فرصت حاصل از این روز، مبارک باشد بر تمامی داروسازانی که در همه جوانب دارو از از بخش قانون‌گذاری و وضع مقررات دارو، تا نظارت بر «دارو» جوانب کمیت و کیفیتش، از دانشگاه تا تولید و تامین مواد اولیه و واردات داروهای ساخته شده؛ از سنگرهای تولید؛ تا بخش توزیع و سرانجام بخش پرمشغله‌ی عرضه دارو مشغول به فعالیت هستند.

همکاران فرهیخته؛ فراموش نکنیم که مردم جامعه از ما اهالی جامعه داروسازی، بهبود مستمر را انتظار دارند، تا در گذر زمان، داروهای بهتری را با سهولت بیشتری دریافت کنند و این خواسته به حق مردم، در واقع ماموریت ما داروسازان است، مسئولیتی که وظیفه داریم در خورِ شانِ داروساز، به آن عمل کنیم. پس چه روزی بهتر از این روز که موعد هرساله داروسازان برای واکاوی و ارزیابی همه جانبه جامعه داروسازی باشد، به گونه‌ایی که در این روز با مروری بر عملکرد یک‌ساله خود، از اشکالات درس گرفته و برای یک‌ساله پیش‌رو، برنامه مناسب داشته باشند، برنامه ای که اعضای جامعه داروسازان را به نمایندگان مناسب‌تری برای کار و حرفه مقدس داروسازی تبدیل نماید.

امّا متاسفانه اگر بخواهیم امسال صادق باشیم، در همان نظر نخست درمی‌یابیم که ما از گوهره و ذات حرفه داروسازی چه از بُعد اخلاقی و چه در ابعاد کارآیی بسیار دور شده‌ایم.

زیرا اگر این سوال پایه و اساسی را پاسخ دهیم که ما داروسازان، از روز داروساز سال گذشته تا امروز جامع‌تر شده‌ایم یا متفرق و به قولی، «متفرق‌تر» به جواب امیدوارکنند‌ه‌ای نخواهیم رسید.

آیا انتخابات انجمن داروسازان به عنوان نهادی که مظهر جمع واحد بودن ما در انظار مردم محسوب می‌شود، تجلی‌گر «وحدت در عین تکثر» ما جامعه داروسازان بود؟ نزدیک به یکسال است که این نهاد به نماد تفرق و تفریق بدل گشته و از عواقب این همه «تفرق» بی‌خبریم.

دوستان! همکاران و داروسازان محترم! ما درحالی نگران جایگاه و شان خود در کشور هستیم که متاسفانه برخی از ما، به جای دوستی، دشمنی، به جای اتصال، انشقاق و به جای تفاهم ، تخاصم را برگزیده ایم.

بی آن که فکر کنیم آیا در چنین چند دستگی‌ها می‌توان به «ید واحده» تبدیل شد و چرخ بزرگ و سترگ توسعه و رشد داروسازی را، از میان جاده پرسنگلاخ مشکلات، به گردش درآورد؟ آیا مرگ احترام و اعتماد، حاصل و دستاوردی جز انحطاط در جامعه داروسازی به دنبال خواهد داشت؟

پس چرا این وضعیت ایجاد شده و چرا از آن عبور نمی‌کنیم؟ چه علت موجهی ما داروسازان را به جای پرداختن به مشکلات، به خود مشغول داشته است؟

قطعاً جواب همه ما داروسازان مشترک است، از میان رفتن وحدت!

زیرا اندیشه پویای قاطبه افراد جامعه داروسازی به خوبی درک می‌کند که سبب ایجاد این وضع اسف‌بار و دلیل رخداد این تفرقه‌ها چیزی نیست به جز نبود گذشت و اصالت یافتن «من» به جای «ما» و البته غافل بودن از آسیب‌های جدیِ این منم‌هایی که متاسفانه جای مهربانی‌ها را گرفته است.

دوستان گرامی! واضح است که برای هر داروسازی در هر موضوعی در جامعه داروسازی، سلیقه‌ای متفاوت وجود دارد اما این تفاوت سلایق از آن جا به چالش تقابل ما داروسازان تبدیل شد که متر اصلح بودن هر سلیقه، صرفاً خود، صاحبِ سلیقه گردید.

در حالی که تفاوت سلایق با سازوکار عقلانی می‌توانست عامل توسعه جامعه صنفی ما شود، باعث تضعیف ما شد؛ زیرا باور نداشتیم که خِرد جمعی، برتر از عقلِ فردی است و اساس توسعه جامعه داروسازی و رفع مشکلات آن همدلی است.

پس در شرایطی که چرخش نقدینگی در کلِ حوزه دارو، لنگ می‌زند و به سمت متوقف شدن می‌رود، با کدام منطق ما به دنبال گردش موقعیت‌های گذرا به سمت خود هستیم؟

همکاران عزیز! کدام یک از ما مشکلات و چالش‌های فراوان فرآوری جامعه داروسازی را نمی‌بیند؟ کدام داروساز نمی‌داند که مشکلات و چالش‌های حاکم بر تمام حوزه‌های دارویی، اگر امروز حل نشود در آینده بنیان بسیاری از داشته‌های جامعه یکصد ساله داروسازی را از بین می‌برد!

امروز اقتصاد دارو، رو به موت است،کارخانه‌ها به گذران روزانه خود می‌اندیشند، صنعت پخش در شرف جمع شدن است و داروخانه‌ها دیگر به اقتصاد خود فکر نمی‌کنند بلکه، مسئله ماندن یا نماندن است.

هزاران میلیارد تومان پول حوزه دارو در بخشِ مصرفِ دولتی، مسکوت و مسکون مانده و تامین منابع مالی برای اهالی جامعه داروسازی کابوسی وحشتناک شده است.

اگر شعار ما خدمت است پس شعور گذشت و شور و شوق کار اثر بخش ما کجا است؟

دوستان و همکاران داروساز اگرچه این مشکلات محصول بیماری‌های ساختاری حاد و مزمن در حوزه درمان و سلامت است و جامعه داروسازی در شکل‌گیری این چالش‌ها نقش زیادی نداشته است اما راه حل آن در دستان داروسازان است و اینک ما هستیم که باید با دلسوزی و همت به درمان این بیماری‌های ریشه‌دار بپردازیم. و فراموش نکنیم که «هم اینک نیازمند همیاری و همکاری یکدیگریم.»

هر بخش از بخش‌های دارو حلقه‌ای از زنجیره‌ به هم پیوسته‌ای است که مشکل آن معضل و چالش کل زنجیره دارو است.

اگر دیون مراکز توزیع و عرضه به موقع پرداخت نشود، بخش تولید با چالش جدی روبه‌رو می‌‌شود و در اینصورت چرخه تامین‌کنندگان، ملزومات تولید از حرکت می‌ایستد و اگر کل این زنجیره با مشکل نقدینگی روبه‌رو شود دولتمردان و مسئولان، دستگاه‌های مرتبط با تامین داروی کشور، با فاجعه بزرگتری دست به گریبان خواهند شد و اگر این چرخ از چرخش خود بایستد آنگاه دانشگاه‌ها برای کدام نیاز شغلی داروساز تربیت نمایند؟

پس مشکل هر یک از ما داروسازان، مشکل کلِ جامعه داروسازی است و اگر این مشکلات با همکاری همه‌ی داروسازان رفع نشود در جای دیگری خارج از این جامعه قطعاً حل و فصل نخواهد شد.

در حال حاضر ساختار دولتی اقتصاد دارو سبب شده مدیران کارخانه‌ها و پخش‌های بزرگ دارویی با مالکیت بخش عمومی اما شبه دولتی از یک سو در درون واحدهای خود با مشکلات مدیریتی عدیده‌ای مانند بروکراسی اداری، نظام سلسله مراتبی، سختی اخذ تصمیمات و کندی اجرای آن‌ها و تحولات بی‌اساس مدیریتی و دخالت‌های بی‌جای این و آن و…. دست به گریبان باشند و از سویی دیگر این مدیران، برای همکاران خود در بخش خصوصی به بزرگترین مشکل بدل می‌شوند زیرا اکثر آن‌ها برای رسیدن به حدود تعیین‌شده فروش، و نداشتن سهم در سود و زیان، در رقابتی نابرابر، خود، به پابند و دست‌بند مدیران واحدهای خصوصی تبدیل شده‌اند.

عزیزان داروساز! اگر امروز تیرِ رسوب هزاران میلیارد تومان پولِ بازارِ کوچک و به هم‌تنیده دارو، به بالِ پروازِ توسعه بخش‌های مختلف جامعه داروسازی اصابت نموده و این منابع حیاتی به جای جاری بودن در حساب حوزه‌های تأمین، تولید، توزیع و عرضه، در حساب‌های مراکز دولتی و بیمه‌های غیرپاسخگو رسوب نموده است فقط به این علت است که در گردونه معیوب رقابتی محصور، دسته‌ای از شرکت‌های عمدتاً غیر خصوصی که دغدغه کمتری برای تأمین منابع مالی و توان بیشتری برای اعطای تسهیلات داشته‌اند، به جای اندیشه‌ی صعود در آسمان توسعه و تعالی واحدهای خود، به دنبال پر کشیدن آمارهای عملکردی شخص خود بوده‌اند.

امروز رسالتی بزرگ بر گردن مدیران واحدهای غیر خصوصی قرار دارد. آنان باید دلسوزانه زیان کشور از بابت عدم خصوصی‌سازی واقعی در حوزه دارو را گوشزد نموده و یادآور شوند که وظیفه این دستگاه‌ها حضور در عرصه تولید و عرضه دارو نیست بلکه ماموریت آنان ایجاد زیرساخت‌ها و پشتیبانی از کارآفرینان این حوزه است.

همان‌گونه که وظیفه همه‌ی مدیران و مسئولان حوزه دارو اعم از بخش خصوصی و غیرخصوصی این است که دست از بازار داخلی اشباع شده از دارو بردارند و به سوی بازارهای جهانی بروند.

امروزه ده‌ها هزار نیروی متخصص و میلیاردها تومان از سرمایه‌های کشور صرف ایجاد ظرفیت‌های موازی شده، که در بازار داخلی، محصول آن قابلیت جذب ندارد و راهی جز صادرات برای صاحبان این صنایع باقی نمانده است.

هرچند که عبور دادن داروهای ژنریکِ ساخت ایران و رساندن آن حتی به بازارهای منطقه، مقصدی بس بعید به نظر می‌آید اما «هیچ راهی نیست که آن را نیست پایان».

پس باید اولین گام را برداشت. اولین گام، گامی است مهم برای نجات صنایع دارویی کشور و بهبود کمی و کیفی آن، گامی که برداشتن آن با وجود تمامی امکانات، بدون استفاده حوزه دارویی ایران دیگر یک انتخاب نیست، بلکه الزامی است که نمی‌توان از آن چشم پوشید.

همچنین اگر امروز دست و پای اعضای جامعه داروسازی کشور با بند محکمی چون انبوه قوانین و مقررات بسته شده است، به این دلیل است که اهالی این جامعه به جای پیگیری مستمر اصلاح مقررات، بیهوده با وضع‌کنندگان این قوانینِ محدودکننده در فضایی کارشناسی فقط به فکر دور زدن انفرادی این مقررات بوده و خواسته‌ایم که فقط گلیم خود را از آب بیرون بکشیم، غافل از اینکه این گلیم برکشیده از آب را، فقط در حوضِ پر آب‌تری انداخته‌ایم.

امروز دردهای جامعه داروسازی با دست‌گیری‌های ما از یکدیگر قابل حل و فصل است و نه مچ‌گیری‌ها و تخریب‌های ممتد. پس بیاییم در روز داروساز، ما داروسازان قدر یکدیگر را بدانیم تا که ناگهان در میان این همه چالش و مشکل به یک باره تنها نمانیم.