کسبوکارهای دولتی بیش از پیش اهمیت پیدا کردهاند؛ این هم برای چین و هم برای دنیا بد است
چین به اصلاح اقتصادی نیاز دارد. این را نویسنده اکونومیست میگوید و در پروندهای به صورت مفصل توضیح داده که شرکتهای دولتی در این کشور نهتنها به بدنه اقتصاد چشمبادامیها، بلکه به اقتصاد کل دنیا آسیب وارد خواهد کرد.
پروسه 40سالهای برای اصلاح اقتصادی چین در نظر گرفتهشده که گاهی قوت میگیرد و گاهی از نفس میافتد. اما میتوان در این فرازونشیب روند کلی را مشاهده و دریافت کرد: به سوی نقش پررنگتر برای نیروهای درون بازار. از دهه 80 میلادی تاکنون، کسبوکار بخش خصوصی نسبت به بخش دولتی رشد سریعتری داشته و در عین حال سوددهی بیشتری نیز داشتهاست. اما تا پیش از دهه 80، حدود چهارپنجم از کل تولیدات و درآمدها از طرف شرکتهای دولتی به دست میآمد؛ حالا سهم آنها به یکپنجم رسیدهاست.
از سال 2013 که شی جینپینگ رئیسجمهوری چین متعهد شده به نیروهای درون بازار «نقشی اساسی» بدهد تا از تخصیص منابع نیز بهره بگیرند، انتظار میرود شرایط به همین شکل پیش برود. اما در این رویه، بهبود وضعیت کارآفرینی در شرکتهای دولتی تقریباً هیچ تغییری نداشته و مانند گذشته باقی ماندهاست. حتی در برخی موارد میتوان مشاهده کرد که این رویه، معکوس نیز بودهاست. در حال حاضر هنوز حدود 150هزار شرکت در چین وجود دارد که دولت مالک آنهاست. نکته قابل توجه این است که سهم آنها از داراییهای صنعتی بسیار بالا و نزدیک به 40درصد است. نیمی از اعتبارات بانکی را همین شرکتهای دولتی در اختیار دارند و هنگامیکه اقتصاد تحت فشار قرار میگیرد دولت نیز آنها را تحت فشار قرار میدهد تا بیشتر هزینه کنند. از سال 2015 تاکنون، سرمایهگذاری از سوی شرکتهای دولتی با سرعتی بیش از سرمایهگذاری از سوی شرکتهای خصوصی افزایش یافتهاست.
آقای شی از اوضاع کاملاً آگاه است و به خوبی میداند که باید اصلاحات و تغییراتی را در شرایط فعلی ایجاد کند. 15جولای همین امسال بود که در یکی از سخنرانیهایش در مورد این شرکتها و بدهیهایشان با تأکید بسیاری صحبت کرد. اما واقعیت این است که توجه بسیار کمی به حرفهای او در این زمینه میشود. عده بسیار کمی تمایل دارند این بخش دولتی کمی لاغر شود. بسیاری از آنها میخواهند دولت کاملاً در مسیر دیگری گام بردارد. شرکتهای دولتی و تمامی افرادی که در این شرکتها کار میکنند از جمله مهندسها، برنامههای دیگری را پیش روی خود برای آینده میبینند.
اما در این بین شکل دیگری از شرکتهای دولتی نیز در صنایع سنگین ظهور کردهاست. واقعیت این است که دولت همیشه تمایل داشته در صنایع سنگین مانند حملونقل و انرژی، سلطه کافی داشتهباشد و به همین خاطر اکنون شرکتهایی در این زمینه ظهور کردهاند. این شرکتها در زمینه دسترسی دولت به نقدینگی نیز بسیار موثر هستند.
اما هرچه شرکتها در چین دولتیتر میشوند خطرات آنها برای چین و کل جهان بیشتر میشود. ماجرا این است که در چین شرکتهای بخش خصوصی نیز عملکرد خوبی ندارند اما شرکتهای دولتی شبیه به جنازهای هستند که روی دست اقتصاد مانده و باعث حرکت کُند آن میشود. اکنون صندوق بینالمللی پول برآورد کرده که اگر چین اصلاحات اقتصادی را در زمینه شرکتهای دولتی در دستور کار خود قرار بدهد به سود یکتریلیون دلاری دست پیدا میکند. این سود طبق برآوردها در عرض یک دهه به دست خواهد آمد. شرکتهای دولتی خطرات بسیاری نیز دارند که اگر امور مربوط به آنها اصلاح شود میتوان این خطرات را نیز از میان برداشت.
تکرار مکررات
افرادی که به ماجرا خوشبین هستند میگویند اگر الگوی آشنایی که پیشتر در این زمینه مورد استفاده قرار میگرفت دوباره مورد استفاده قرار بگیرد، میتواند بسیار موثر باشد. در واقع دولت میتواند در برنامه پنجساله خود این وضعیت را دنبال کند؛ در چنین شرایطی دست آقای شی نیز برای اقدام و اصلاح بازتر خواهد بود. اما متأسفانه اینها یک آرزوی محال است. و نکته دیگری که وجود دارد این است که شی در بقیه بخشهای جامعه به دنبال سلطه دولت است، در نتیجه نمیتوان در زمینه اقتصاد و شرکتها امید چندانی به او داشت. دولتهای قبلی در چنین شرایطی تلاش میکردند از روشهای ترکیبی بهره بگیرند و در عینحال نوعی لیبرالیسم را نیز به شریانهای اقتصاد تزریق کنند، اما شی به دنبال چنین دستورهایی برای ایجاد تغییر نیست. او تنها از اقتصاد دوری میکند. چنین مدیریتی بعید به نظر میرسد که نتیجه بدهد. در واقع تنها از نظر افراد خوشبین این شیوه مدیریت جواب میدهد، از نظر بقیه کارشناسان، آیندهای ترسناک در انتظار چین و تمامی دنیاست.
ترجمه:نسیم بنایی/منبع اصلی:اکونومیست/آینده نگر