بازارسازی اصلی‌ترین چالش دانش‌بنیان‌ها

شتاب توسعه شرکت‌های دانش‌بنیان هم امیدوارکننده و هم ترسناک است. از سویی این شرکت‌ها مرهمی برای بیماری بیکاری است که در کمین فارغ‌التحصیلان دانشگاهی نشسته و از سوی دیگر چالش‌های ریزودرشتی پیش پای دانش‌بنیان‌ها برای غلبه بر اقتصاد همیشه سنتی ایران وجود دارد. کسب‌وکارهای کوچک مبتنی بر فناوری با چه چالشی روبه‌رو می‌شوند؟

توسعه این شرکت‌ها در چه مسیری حرکت می‌کند؟ آیا قرار است تسهیلات دهی به این شرکت‌ها از آن‌ها بحرانی  برای اقتصاد ایران بسازد؟ ایده‌های دانش‌بنیان چه زمانی به نتیجه می‌رسند و بهتر نیست دولت به آن‌ها تسهیلات بلاعوض پرداخت کند؟ آینده‌نگر دراین‌باره با اسماعیل قادری، قائم‌مقام معاون سیاست‌گذاری و ارزیابی راهبردی و مدیرکل دفتر برنامه‌ریزی فناوری گفت‌وگو کرده است. قادری در این گفت‌وگو با تأکید بر نقش مؤثر این شرکت‌ها در کاهش نرخ بیکاری از اهمیت صندوق‌های سرمایه‌گذاری جسورانه می‌گوید و مهم‌ترین مسئله یا چالش پیش روی شرکت‌های دانش‌بنیان را بازار محصولات آن‌ها می‌داند. بازاری که معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در تلاش است با تحریک طرف تقاضا به آن رونق بدهد و دستگاه‌های اجرایی بزرگ دولتی و عمومی را به‌عنوان مهم‌ترین مصرف‌کنندگان محصولات دانش‌بنیان وارد این بازی کرده است.

*در دو سال اخیر شرکت‌های دانش‌بنیان به رشد قابل‌توجهی رسیدند. آماری که توسط دستگاه‌های دولتی اعلام‌شده جالب است. تعداد شرکت‌ها در سال 92، 55 مورد بود اما ظرف سه سال این شرکت‌ها به مرز سه هزار مورد نزدیک شدند. این رشد سریع درعین‌حال با چالش‌هایی همراه بوده است. فکر می‌کنید اصلی‌ترین مسئله این شرکت‌ها چیست؟

همان‌طور اشاره کردید شرکت‌های دانش‌بنیان در سال‌های اخیر از نظر کمی و کیفی به رشد قابل‌ملاحظه‌ای رسیدند. تا پایان تیرماه سال 96 تعداد شرکت‌های احراز صلاحیت شده در کارگروه ارزیابی و تائید صلاحیت شرکت‌های دانش‌بنیان به سه هزار و سیصد شرکت رسیده است. این یعنی بیش از سه هزار شرکت فعال ر گردونه کار دانش‌بنیان فعالیت می‌کنند. پیش از اینکه به اصلی‌ترین چالش این شرکت‌ها در پاسخ به سؤال شما اشاره کنم اجازه دهید به آمار دیگری درباره شرکت‌های دانش‌بنیان بپردازیم. گردش مالی این شرکت‌ها بیش از 30 هزار میلیارد تومان است و نزدیک به 100 فرصت شغلی پایدار در کشور به‌واسطه فعالیت شرکت‌های دانش‌بنیان ایجاد شده است. این آمار نشان می‌دهد که ظرفیت علمی کشور برای توسعه کسب‌وکارهای مبتنی بر نوآوری تا چه اندازه قابل‌توجه است. اما این ظرفیت به مرحله اجرا نمی‌رسد مگر با تغییر پارادایم و رویکرد در اقتصاد.

ما یک سند اقتصاد مقاومتی داریم و اهداف این سند محقق نمی‌شود مگر اینکه ما از اقتصاد سنتی و تک‌محصولی به اقتصاد مبتنی بر علم، نوآوری و فناوری روی‌آوریم. از سوی دیگر در سال‌های اخیر با عرضه پرشتاب علمی در کشور یا PUSH SCIENCE مواجه شدیم که اگر برای طرف تقاضای آن کاری نکنیم و آن را تحریک نکنیم با سرخوردگی روبه‌رو می‌شویم و در آینده‌ای نزدیک طیف وسیعی از فارغ‌التحصیلان دانشگاهی کشور در زمره بیکاران محاسبه می‌شوند. به همین دلیل پلت فرم حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان به‌عنوان یک راهکار اساسی برای جلوگیری از بروز و تشدید این مشکلات و البته تحقق سند سیاستی اقتصاد مقاومتی مدنظر قرار گرفته است.

و اما چالش اصلی پیش روی این شرکت‌ها به‌طرف تقاضا بازمی‌گردد یعنی بازار. اگر نگاه جامعی به بازار محصولات شرکت‌های دانش‌بنیان نداشته باشیم، دیر یا زود این شرکت‌ها دچار معضل شده و از گردونه رقابت خارج می‌شوند. در درجه اول مسئله بازار سازی برای ما اهمیت دارد.

*برای حل این چالش چه راهکارهایی را دنبال می‌کنید؟

تلاش می‌کنیم با در پیش گرفتن سیاست‌های لازم برای تحریک تقاضا مهم‌ترین چالش را حل کنیم و در این زمینه ابزارهای سیاستی مختلف مدنظر ماست. در گام دوم، استفاده از ظرفیت این شرکت‌ها توسط بنگاه‌های بزرگ مطرح است. شرکت‌های دانش‌بنیان به‌طورمعمول کسب‌وکارهایی کوچک هستند. زمانی این کسب‌وکارها می‌توانند موفق باشند که در خدمت بنگاه‌های بزرگ کشور قرار بگیرند.

یعنی اقتصاد کشو باید از این ظرفیت‌ها استفاده کند تا تولید شرکت‌های دانش‌بنیان به اقتصاد مقیاس نزدیک شود. تلاش کردیم برای بزرگ کردن بازار محصولات این شرکت‌ها، استفاده دستگاه‌های اجرایی بزرگ کشور، دولت و دیگر نهادهای اجرایی به‌عنوان بزرگ‌ترین مصرف‌کننده محصولات این شرکت‌ها را با اجرایی کردن قانون رفع موانع تولید هموار کنیم. دستگاه‌هایی بزرگی مثل بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی فرمان امام(ره) و دیگر دستگاه‌های بزرگ اقتصادی کشور نقش مؤثری در بازار سازی و استفاده از  ظرفیت این شرکت‌ها ایفا می‌کنند. در ادامه مسئله MARKET SHARE  یا توزیع بازار را پیش‌بینی می‌کنیم و تلاش می‌کنیم سهم این شرکت‌ها در بازارهای ملی و بین‌المللی را افزایش دهیم تا هماهنگ با شتاب رشد این شرکت‌ها، دوام و پایداری فعالیت آن‌ها را تضمین کرده باشیم.

*تسهیلات بانکی یکی از انواع حمایت‌های دولتی از شرکت‌های دانش‌بنیان است. تفاوت ماهوی کسب‌وکار این شرکت‌ها با مدل‌های سنتی که پیش‌ازاین در اقتصاد کشور رایج بوده تا چه اندازه بر این مسئله تأثیرگذار است؟ به‌هرحال هر وامی موعد باز پرداختی دارد. با توجه به ایده محور بودن کار و اینکه مشخص نیست هر ایده‌ای در کسب‌وکار دانش‌بنیان چه زمانی به بازدهی برسد فکر می‌کنید چطور باید مسائل مربوط به تسهیلات این شرکت‌ها را مدیریت کرد؟ آیا باید تسهیلات بلاعوض در نظر گرفت؟

به نظر من حمایت‌های دولتی از شرکت‌های دانش‌بنیان در مرحله ایده باید صرفاً در سطح کمک‌های بلاعوض کوچک انجام شود، یعنی تا زمانی که کسب‌وکار راه بیفتد. اگر این شرکت‌ها می‌خواهند به بازارهای بزرگ‌تر دست پیدا کنند و موفقیت‌آمیز عمل کنند باید به دنبال صندوق‌های سرمایه‌گذاری جسورانه و خطرپذیر باشند یعنی به دنبال هولدینگ های بزرگ کشور برای جذب سرمایه.

نگاه دولتی هرگز به این شرکت‌ها کمک نمی‌کند. زمانی که استارت آپ ها و شرکت‌های دانش‌بنیان دوران جنینی را طی می‌کنند، موفقیت تضمین می‌شود و اگر در کنار صندوق‌های سرمایه‌گذاری بزرگ و بنگاه‌های اقتصادی بزرگ قرار بگیرند، طبیعی است که می‌توانند ضریب موفقیت را با آزمون‌وخطای کمتری افزایش بدهند. ما در معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری همین رویکرد را دنبال می‌کنیم.

*به‌هرحال با حمایت شما این شرکت‌ها مرحله جنینی را رد می‌کنند. پس‌ازآن برای گسترش کار آن‌ها برنامه‌ای دارید؟

طبیعی است برای توسعه بازار شرکت‌های دانش‌بنیان باید دستگاه‌های بزرگ و VC ها را در کنار آن‌ها قرار دهیم تا موفقیت آن‌ها را تضمین کند. در ضمن صندوق نوآوری و شکوفایی هم به‌عنوان یک صندوق سرمایه‌گذاری جسورانه شکل‌گرفته که سرمایه مناسبی دارد و تسهیلات را سهل‌الوصول و ارزان به شرکت‌ها پرداخت می‌کند. من با کمک‌های بلاعوض بزرگ به شرکت‌های دانش‌بنیان مخالفم. به نظر من اگر کاری در مرحله اول بازار سازی خوبی نداشته باشد و گروه خوبی را کنار هم جمع نکند، تضمین‌های لازم را برای موفقیت ایجاد نکرده و اگر کار هم کند به شکست می‌انجامد و در مقطعی جز هزینه چیز دیگری نخواهد داشت.

نکته دیگر اینکه خود کسب‌وکارهای دانش‌بنیان سرمایه آفرین است و اقتصاد را دچار تحول می‌کند. ما در گام‌های اولیه باید تنها نقش بسترساز را ایفا کنیم. تسهیل کنیم و امکانات اولیه را در اختیار شرکت‌ها قرار دهیم.

*از منظر حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان تا چه اندازه با کشورهای توسعه‌یافته دنیا هماهنگ عمل می‌کنیم؟

مدلی که امروز در ایران برای حمایت از کسب‌وکارهای دانش‌بنیان پیاده می‌شود، با مدل‌های روز دنیا تفاوت چندانی ندارد. به نظر من از این نظر کم و کاستی نداریم اما نقصی که داریم در موضوع بازار سازی و اطمینان دادن به شرکت‌هاست. ما جامعه‌ای نداریم که از دل آن کسب‌وکارهای نو بیرون بیاید و موفق شود.

از نظر زیرساخت‌ها و حمایت‌هایی که ذیل قانون برای شرکت‌های دانش‌بنیان تعریف می‌شود به مدل کشورهای پیشرفته جهان نزدیک هستیم اما به دلیل غلبه اقتصاد سنتی و اینکه فرهنگ نوآوری در کشور نهادینه نشده بعضاً در اجرای قوانین تازه  و استفاده از بازار دچار مشکل هستیم. فکر می‌کنم مسئله فرهنگ‌سازی در اینجا باید به کمک اقتصاد بیاید. طرح مسائل مربوط به شرکت‌های دانش‌بنیان در انواع و اقسام رسانه‌ها از جمله رسانه ملی، نشریاتی مثل نشریه شما و شبکه‌های اجتماعی در فضای مجازی می‌تواند به تسری فرهنگ نوآوری کمک کند، به آن عمق بدهد و به موفقیت شرکت‌ها بینجامد. به نظر من باید از این ابزارها به بهترین و بیشترین شکل برای توسعه کسب‌وکارهای دانش‌بنیان اتکا کرد.

*فکر می‌کنید سیاست دولت دوازدهم به‌عنوان دولت جدید در مورد شرکت‌های دانش‌بنیان تغییر کند؟ آیا برنامه جدیدی در این زمینه در دولت مطرح شده است؟

حداقل کاری که در زمینه کاری خودمان در معاونت علمی و فناوری دفتر ریاست جمهوری انجام می‌دهیم این است که در دولت دوازدهم به مسئله توسعه اکوسیستم و زیست‌بوم فناوری و نوآوری در کشور بیش از گذشته توجه کنیم. باید مسیر را برای توسعه کسب‌وکارهای دانش‌بنیان تسهیل کرد و موانع را برداشت. در این زمینه نیاز به هماهنگی بیشتر بخش‌های مختلف اقتصاد کشور داریم. بخش‌های بین دستگاهی می‌تواند به توسعه زیست‌بوم فناوری در کشور کمک کند.