بالا و پایین سرمایهگذاری در چین
آیا ورود به بازار چین برای خارجی ها به صرفه است؟
۱.چین را بهتر بشناسیم
برای توصیف چین میتوان صفتهای زیادی به کار گرفت: دومین غول اقتصاد جهان، پرجمعیتترین کشور جهان، یکی از بزرگترین کشورهای جهان، ابرقدرت جدید اقتصادی و غیره. چین یکی از اولین تمدنهای بشری هم هست؛ تمدنی که در دلتای حاصلخیز رود زرد در منطقه دشت شمالی چین شکل گرفت. از آن زمان و طی قرون پیاپی، تمدن چین با سلسلههای مختلف پیش آمد و سرزمین چین نیز بارها گسترش یافت، چندپاره شد و دوباره اتحاد یافت.
چین به دلیل مساحت بزرگش، جغرافیای پیچیدهای دارد. این کشور هم بیابان گوبی و تاکلاماکان را در شمال دارد و هم جنگلهای نیمهاستوایی را در جنوب. بخشهای مختلفی از کوههای هیمالیا، پامیر، قراقروم و تیانشان از آن میگذرد و رودهای مهمی مثل یانگتسه و رود زرد در معاش و اقتصاد در این کشور نقش بازی میکنند. چین همچنین از سمت اقیانوس آرام و دریاهای مختلف به تجارت گسترده میپردازد. یکی از راههای زمینی مهم از چین به سمت خارج هم همواره استپهای اوراسیا بوده که زمانی جزو جاده ابریشم بودند و حالا به سمت قزاقستان میروند. چین با چهارده کشور ویتنام، لائوس، میانمار، هند، بوتان، نپال، افغانستان، پاکستان، تاجیکستان، قرقیزستان، قزاقستان، روسیه، مغولستان و کره شمالی مرز زمینی و با کره جنوبی، ژاپن و فیلیپین مرز آبی دارد.
تاریخ چین
اولین امپراتوری چین در قرن سوم قبل از میلاد تشکیل شد و سلسله هان نیز که در دویست سال قبل تا دویست سال بعد از میلاد در چین حکم میراندند، برخی از پیشرفتهترین تکنولوژیها را در زمان باستان ارائه دادند که از جمله آنها میتوان به ساختن کاغذ و قطبنما و نیز پیشرفتها در حوزه کشاورزی و پزشکی اشاره کرد.
در قرون بعد، نفوذ چین در آسیا افزایش پیدا کرد چون مسئله تجارت اهمیت زیادی پیدا کرد و بازرگانان از طریق جاده ابریشم از سرزمینهای دوری مثل بینالنهرین و شاخ آفریقا خود را به آنجا میرساندند. همزمان، سلسلههای مختلف در چین بر سر کار میآمدند که روی حفظ اراضی، مقابله با مهاجمان و گسترش تجارت متمرکز بودند. حکمرانی سلسلهها در چین در سال ۱۹۱۲ و با انقلاب شینهای به پایان رسید و در چین جمهوری تشکیل شد. در دهههای بعد، جنگ داخلی در چین رخ داد و در سال ۱۹۴۹ حزب کمونیست چین به قدرت رسید که جمهوری خلق چین و نظام تکحزبی را در این سرزمین ایجاد کرد.
اقتصاد چین در گذر زمان
در دورانی طولانی طی دوهزار سال اخیر، سرزمین چین دارای بزرگترین اقتصاد در جهان بوده؛ هرچند که این مسئله دچار فراز و فرودهای زیادی بوده است. یکی از مهمترین تحولات چین در عصر مدرن، معرفی اصلاحات اقتصادی در سال ۱۹۷۸ بود که طی دهههای بعدی باعث شد اقتصاد چین با سرعت اعجابآوری رشد کند و رشد سالانه آن به بالای شش درصد هم برسد. این اصلاحات باعث ایجاد تنوع در اقتصاد چین شد و آن را دوباره به بازیگر مهمی در عرصه تجارت جهانی بدل کرد. چین بر این اساس روی سرمایهگذاریهای خارجی و رشد مبتنی بر صادرات متمرکز شد.
این در حالی بود که در دهههای پیش از این اصلاحات، چین دارای اقتصادی کاملا برنامهریزیشده بود. در فاصله سالهای ۱۹۴۹ تا ۱۹۷۸، جمهوری خلق چین با روش اتحاد شوروی به برنامهریزی برای اقتصاد مشغول بود. در این دوران، دولت سهم بزرگی از بازده اقتصادی کشور را مدیریت میکرد، اهداف تولید را تعیین میکرد، منابع را اختصاص میداد و قیمتها را تعیین میکرد. تا سال ۱۹۷۸، تقریبا سهچهارم از بازده صنعتی کشور توسط شرکتهای در کنترل دولت و بر اساس اهداف صنعتی دولت تولید میشد. در این دوران هیچ شرکت خصوصی یا سرمایهگذار خارجی در چین وجود نداشت. همچنین از آنجا که حضور گسترده دولت به معنی کاهش رقابت و سوددهی بود، اقتصاد چین در معرض رکود و ناکارآمدی قرار داشت و به تبع آن، استاندارد زندگی مردم نیز نمیتوانست بالا برود.
تنها پس از مرگ مائو بود که به تدریج چین تحت نظام تکحزبی تلاش کرد به سمت اقتصاد بازار آزاد حرکت کند و تجارت خارجی را در اولویت قرار دهد. در همین چارچوب، شرکتهای دولتی ناکارآمد تحت اصلاح قرار گرفتند و شرکتهایی که سوددهی نداشتند هم تعطیل شدند که البته بیکاری گستردهای را نیز به همراه داشت. دولت چین در عین حال برای تامین اهداف خود شروع به ایجاد مناطق آزاد اقتصادی کرد و سیاستهای جدید برای غیرمرکزیکردن تصمیمگیریها در بخشهای مختلف اقتصادی را در پیش گرفت.
اصلاحات اقتصادی چین چنان نتایج خوبی در عرصه رشد اقتصادی این کشور به جا گذاشت که در میانه دهه ۱۹۸۰، دولت مناطق و شهرهای جدیدی را نیز برای اعمال اصلاحات بازار آزاد و ارائه مشوقهای مالیاتی و تجاری در نظر گرفت تا سرمایهگذاریهای خارجی بیشتری را نیز جذب کند و در این راه موفق هم شد و تولید ناخالص داخلی چین به تدریج رو به افزایش گذاشت.
دولت چین همچنان در عرصههایی مثل تولید انرژی و صنایع سنگین حضوری بسیار پررنگ دارد اما شرکتهای خصوصی در بسیاری از حوزههای دیگر در چین مشغول فعالیت هستند و البته برخی از آنها با حزب کمونیست چین ارتباط دارند. بهرهوری بالا، کمبودن هزینه نیروی کار و داشتن زیرساختهای خوب باعث شده که چین در عرصه تولید در جهان به خوبی ظاهر شود. با این وجود، اقتصاد چین از جنبههای زیادی ناکارآمدی هم دارد و به شدت به واردات انرژی نیز وابسته است. استفاده از انرژیهای ناپاک مثل زغالسنگ از جمله انتقاداتی بوده که علیه چین مطرح شده است.
یکی از حوزههایی که اقتصاد چین در آن قوی ظاهر شده، تجارت الکترونیک است که به خصوص از سال ۲۰۰۹ به بعد و با توسعه شرکتهایی مثل علیبابا و تنسنت پا گرفت و با ویچت ادامه یافت و حالا جزئی جداییناپذیر از زندگی معاصر در چین و بخشهایی دیگر از جهان به شمار میآید. چین از لحاظ رقابتپذیری نیز در رده بالایی در جهان قرار دارد و این مسئله به خصوص در حوزههای فناوری اطلاعات و مخابرات خودش را نشان داده. اما چین در عرصه توسعه بهرهوری بازار کار، تقویت نهادها و باز بودن بازار در مقایسه با اقتصادهای پیشرفته دنیا عقبتر است.
مسئله دیگری که در اقتصاد چین در یک دهه اخیر با قدرت دنبال شده، تلاش برای تغییر واحد پول معاملات بینالمللی از دلار آمریکا به رنمینبی بوده. این مسئله به خصوص بعد از بحران مالی سال ۲۰۰۸ مورد توجه قرار گرفت و در ماههای اخیر و در مواجهه با جنگ تعرفههای ترامپ اهمیت بیشتری پیدا کرده است. از جمله کارهایی که چین برای تحقق این هدف انجام داده، ایجاد بازار اوراق بهادار دیمسوم و افزایش معاملاتی که با رنمینبی انجام میشوند بوده است. عقد معاهدات تجاری دوجانبه با کشورهایی که حاضر به انجام معامله با واحد پول محلی باشند – از جمله روسیه- نیز در همین راستا انجام شده است.
چین بیش از ۱۶۰ شهر با جمعیت بالای یک میلیون نفر دارد و ابرشهرهای چین در سالهای اخیر با جمعیت بالای ده میلیون نفر شامل پکن، شانگهای، گوانگجو، شنزن، چونگکینگ، تیانجین و ووهان میشوند. شهرهای مختلفی نیز در چین در دست ساخت است و پیشبینی شده تعداد شهرهایی که تا سال ۲۰۲۵ بالای یک میلیون جمعیت دارند به ۲۲۱ شهر خواهد رسید.
۲.آیا تجارت با چین دشوار است؟
در آخرین رتبهبندی بانک جهانی، چین به لحاظ آسانی بازرگانی و راهاندازی کسب و کار در رده ۴۶ از ۱۹۰ قرار دارد. این یعنی چین کشور مناسبی برای سرمایهگذاری است.
۳.فرصتهای سرمایهگذاری در چین
در کدام حوزهها سرمایهگذاری کنیم؟
در چین هم میتوانید سرمایهگذاری سنگین انجام دهید هم کسب و کار کوچک راه بیندازید.
سرمایهگذاری سنگین
وزارت بازرگانی آمریکا در گزارشی در مورد چین نوشته: به طور کلی شرکتهای خارجی باید حواسشان باشد که در طول سالهای آینده بهترین فرصتهای بازار چین را طبقه متوسط رو به رشد این کشور به وجود میآورد. شرکتها در صنایع مرتبط با مصرفکنندگان و همچنین بخش خدمات شرکتهایی هستند که در طول این سالها بیشترین رشد را تجربه خواهند کرد اما شرکتهای صنعتی و شرکتهایی که روی مواد اولیه متمرکزند دورنمای رشد پایینتری خواهند داشت. در حوزههای خدمات و تولید برای مصرفکنندگان طبقه متوسط به خصوص بخش تجارت الکترونیک رشدی انفجاری خواهد داشت. روند شهریشدن جامعه چین همچنان با قدرت ادامه پیدا خواهد کرد و حمایت دولت از پروژههای زیرساختی باعث میشود شرکتهای صنعتی و صنایع مربوط به منابع اولیه هم اوضاع بدی نداشته باشند. شرکتهایی که کالا و خدمات مربوط به انرژیهای پاک را عرضه میکنند از مواضع جدید دولت چین در حوزه محیطزیست سود خواهند برد. به طور کلی در این پنج بخش شاهد سرمایهگذاری بالا و رشد خوبی خواهیم بود: ۱- هواپیمایی، ۲- آموزش، ۳- انرژی و محیطزیست، ۴- تجهیزات پزشکی و ۵- توریسم.
کسبوکار کوچک
۱– صادرات و واردات: چین بزرگترین صادرکننده و واردکننده دنیا به حساب میآید و کسبوکارهای کوچکی که روی صادرات و واردات تمرکز دارند عموما در چین نتیجه خوبی میگیرند.
۲– راهانداختن موسسه آموزشی خصوصی: اینجا به خصوص میتوانید مرکز آموزش زبان انگلیسی راه بیندازید که در چین بسیار خواهان دارد. در این مرکز هم میتوانید به بچهها درس بدهید هم برای بزرگسالان به خصوص تجار کلاس مخصوص انگلیسی برای کسبوکار تشکیل دهید. اگر انگلیسیتان خوب است یا میتوانید فرد انگلیسیزبانی را استخدام کنید با سرمایه اندکی میتوانید موسسه آموزشیتان را در چین راه بیندازید.
۳– فروش محصولات مربوط به سلامت: با افزایش شمار طبقه متوسط در چین، مردم این کشور روز به روز بیشتر نسبت به وضعیت سلامت خود حساس میشوند و حالا فرصت خوبی برای راهانداختن مرکز فروش محصولات گیاهی و مکملهای دارویی است. شما میتوانید کمکم به سمت فروش محصولات مراقبت از پوست حرکت کنید که به شدت نهفقط در چین که در سراسر دنیا محبوبیت دارند.
۴– شرکت دارویی: صنعت دارو یکی از صنایع بسیار پرسود در چین است. گرفتن مجوز این شرکت آسان نیست اما فراموش نکنید که با مواد اولیه ارزان و نیروی کار ارزان در چین این کسبوکار سود سرشاری نصیبتان خواهد کرد. درست است که عموما شرکتهای دارویی شرکتهای بزرگ هستند اما شرکتهایی هم وجود دارند که عامدانه کوچک میمانند و ریسک کمتری را به جان میخرند. یک حوزه دیگر هم راهانداختن شرکت تولید لوازم آرایشی و بهداشتی مربوط به پوست است که در چین به شدت خواهان دارد.
۵– فروشگاه آنلاین: چین تکنولوژیهای پیشرفته و فضای مناسب برای راه انداختن فروشگاه آنلاین را داراست و اگر در چین زندگی میکنید و در حوزه اینترنت خود را متخصص میدانید، میتوانید فروشگاه آنلاین یا پلتفرم داد و ستد آنلاین راه بیندازید. خوبی چنین کسب و کاری این است که نیاز نیست تمام محصولات را در انبار داشته باشید و میتوانید با تولیدکنندگان به تفاهم برسید و محصولات یا خدماتشان را در سایتتان لیست کنید.
۶– فروش موبایل و لوازم جانبی: در چین به راحتی میتوانید موبایل و لوازم جانبی ارزان را از تولیدکننده بخرید و با سود بالاتری بفروشید. بهترین راه برای سودآوری پیدا کردن شریک خارج از خاک چین است تا بتوانید محصولات را به قیمت بهتری بفروشید. فروش باتری، شارژر، کارت حافظه، پاور بانک و کاور گوشی هم به خاطر فوق ارزان بودن این کالاها در چین بسیار سودآور است.
۷– تولید کیف و کفش: کیف و کفش چینی به خاطر قیمت مناسبشان به خصوص در کشورهای در حال توسعه به شدت خواهان دارند. اگر سرمایه لازم را دارید میتوانید به راهانداختن تولیدی این محصولات در چین فکر کنید.
۸– شرکت ترابری: حمل و نقل کالا در چین هیچوقت دچار رکود نمیشود و سود بالایی هم دارد.
۴. چالشهای سرمایهگذاری در چین
چین کشور آسانی برای سرمایهگذاری نیست. در طول سالهای اخیر سرعت رشد کشور پایین آمده و هزینه انجام کسبوکار بالا رفته است. طبق نظرسنجی از اعضای اتاق بازرگانی آمریکا در چین، ۸۱ درصد این تجار بر این باورند که کمتر از گذشته در چین به آنها روی خوش نشان داده میشود. راهانداختن کسبوکار در چین پروسه زمانبری است. طبق برآورد بانک جهانی، برای راهانداختن کسبوکار باید ۱۱ مرحله را طی کنید که به طور میانگین بیش از یک ماه طول میکشد. با اینکه دولت چین به طور جدی در تلاش است که بوروکراسی اداری را کاهش دهد شرکتهای خارجی از روندهای اداری – به خصوص در حوزه ثبت شرکت و گرفتن پروانه – مینالند.
چین به طور کلی از شرکتها و صنایع چینی حمایت میکند و محدودیتهایی را بر کالاهای وارداتی و شرکتهای خارجی ارائهدهنده خدمات اعمال میکند. به علاوه گاهی اوقات مقامات مسئول تنها به شرطی به شرکت خارجی پروانه کار میدهند که تکنولوژیاش را به چین انتقال و روند تحقیق و توسعهاش را در چین انجام دهد.
شرکتهای خارجی مانند گذشته چین را کشور سودآوری میدانند اما میزان این سود به خاطر افزایش رقابت، بالا رفتن هزینهها و سختتر شدن نظارت دولت بر بازار در حال پایین آمدن است.
۵.استراتژی ورود به بازار چین
چین بازار بسیار بزرگی است و بهتر است برای ورود به این کشور یک کارگزار چینی استخدام کنید. پیدا کردن شریک مناسب محلی هم ایده خوبی است. اصولا توزیع محصولتان را هم باید به شرکتی چینی بسپارید که هم ارتباطات قوی دارد هم کشور را بهتر از شما میشناسد. برای آنکه بخواهید در چین شرکتی راه بیندازید چندین راه پیش روی شماست: یا آنکه یک شرکت کاملا متعلق به شخص خارجی راه بیندازید، یا با چینیها شریک شوید، یا دفتر نمایندگی بزنید. هرکدام از اینها مزایا و معایبی دارند. قبل از انتخاب هرکدام از این راهها باید با وکلایی که تجربه کار در چین دارند مذاکره کنید.
۶.تراز تجاری چین
در سال ۲۰۱۶ چین مازاد تراز تجاری ۱ تریلیون دلاری داشته است (یعنی صادرات خالص آنها بسیار بالاتر از وارداتشان بوده). همانطور که در نمودار میبینید تراز تجاری چین در طول دو دهه اخیر همیشه مثبت بوده، اگرچه رقم این مازاد با امروز قابل مقایسه نیست و میزان آن در سال ۱۹۹۵ حدود ۷۹.۸ میلیارد دلار بوده است.
۷.به چین چه صادر کنیم؟ چه از آن وارد کنیم؟
چین بزرگترین صادرکننده دنیاست. آنها در سال ۲۰۱۷ حدود ۲.۲۶۳ تریلیون دلار کالا به سراسر دنیا صادر کردند.
۸.شرکای تجاری چین
(به ترتیب ارزش صادرات/ واردات به دلار)