متن کامل مصاحبه ریاست فدراسیون با رسانه های تخصصی حوزه سلامت به مناسبت پنجمین سالگرد تاسیس

در پنجمین سالروز تاسیس مجمع تشکل های سلامت تشرح شد:
اقدامات و برنامه های فدراسیون اقتصاد سلامت برای بهبود فضای کسب و کار
توجه: موارد نوشته شده به رنگ سبز قابلیت حذف را داراست، زیر بیشتر برای تفهیم بهتر مطلب نوشته شده اند
به مناسبت پنجمین سالروز تاسیس فدراسیون اقتصاد سلامت ایران، دکتر محمود نجفی رئیس هیات
مدیره این فدراسیون در یک نشست خبری ).( ضمن تشریح اهم اقدامات و برنامه های فدراسیون اقتصاد
سلامت برای بهبود فضای کسب و کار صنایع و صنوف سلامت محور و تحت پوشش خود، به سوالات
خبرنگاران در خصوص وضعیت این صنایع پاسخ گفت. اهم سوالات و خلاصه پاسخ های رییس
فدراسیون اقتصاد سلامت ایران، در ادامه می آید:
……………………..
– ) سوال 1
با وجود آن که تعداد کارخانه های فعال صنعت دارو کمتر از 051 واحد است، این صنعت در کنار صنوف و
صنایع همگن خود )مثل صنعت پخش، مواد اولیه و یا تولید مکمل و گروه های دارویی مختلف( تعداد
زیادی تشکل تولیدی و خدماتی دارد و همین وضعیت در سایر صنوف مرتبط با فدراسیون نیز کم و بیش
دیده می شود.
ضمن این که کمیسیون اقتصاد سلامت اتاق بازرگانی نیز وجود دارد.
با این همه تشکل و یک کمیسیون رسمی در اتاق بازرگانی در حوزه ای سلامت، اساساً تاسیس فدراسیون
اقتصاد سلامت ایران، چه ضرورتی داشت؟! یعنی این اصناف با همان تشکل ها و نهادهای پیشین خود
نمی توانستند مشکلات شان را پیگیری کنند؟ که 5 سال قبل شما با همراهی چند نفر دیگر اقدام به
نمودید؟! » فدراسیون « تاسیس
– ) پاسخ 1
اتفاقاً یکی از علل لزوم تاسیس و تشکیل فدراسیون های صنفی، زیادت تشکل ها است.
در واقع به همین دلیل است که در همه ی کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه؛ این تشکل های جمعی
و بالادستی در صنایع و صنوف همگن به وجود آمده اند.
زیرا؛ اتمسفر حاکم بر صنایع و صنوف همگن در یک کشور )اعم از قوانین، نهادهای ناظر کمی و کیفی،
تورم، مسایل مرتبط با منابع انسانی، تامین منابع مالی و…( تقریباً شبیه هم است، ضمن آن که بازارهای
آنها نیز بین 01 تا 55 درصد مشترک است، تا آن جا که اگر به یک داروخانه مراجعه کنید، خواهید دید
داروها در کنار بسیاری از اقلام تجهیزات پزشکی و بخشی از لوازم بهداشتی و آرایشی عرضه می شود و
بعضاً شرکت های توزیعی این اقلام هم؛ مشترک است.
البته همان گونه که صنایع همگن دارای اشتراکات بالایی در منافع و معضلات، فرصت ها و چالش ها
هستند، هر کدام مسایل خاص خود را نیز دارند.
به عنوان نمونه، الان برای تولید اکثر داروها و بخشی از تجهیزات پزشکی ارز 0011 تومانی تخصیص داده
می شود، امّا در صنایع آرایشی و بهداشتی نه تنها اثری از این نوع ارز نیست، بلکه اقلام آرایشی در زمره
لوازم لوکس تعریف می شود.
ضمن آن که ماهیت تولید و تامین محصولات در کل به گونه ای است که هر واحد و یا تشکل خاص؛ با
واحدها و تشکل های دیگر موازی و یا فعال در صنوف پایین دست و یا بالادست خود، فی ذاته دارای تضاد
منافع است.
در واقع به طور ساده باید گفت که صنوف همگن همزمان که نسبت به یکدیگر دارای شباهت ها و
اشتراکات )به خصوص اشتراک منافع( بالایی هستند، با هم تفاوت ها و تضادها )مخصوصا تضاد منافع( نیز
دارند، منتهی نکته قابل تعمل این است که همواره درصد اشتراکات و شباهت های آنها به مراتب بیشتر از
نقاط تفرق و تضاد منانع شان است.
مهم ترین فلسفه وجودی تشکل های کانونی و بالادستی تجمیع این اشتراکات برای رفع مشکلات
مشترک و گسترش اشتراکات و توانمند شدن همزمان همه ی اعضاء است.
کاری که نهادهای دیگری )مثل اتاق بازرگانی( به راحتی این تشکل های جمعی نمی توانند انجام دهند،
زیرا تشکل های جمعی دارای مدیریت انتخابی هستند که با رای خود تشکل های عضو انتخاب می شوند و
معمولا از رسته های مختلف صنوف همگن، نمایندگانی در مدیریت این نوع تشکل ها قرار می گیرند.
به جزء سینرژی و هم افزایی در حل مشکلات مشترک )که تشریح شد(، تشکل های بالادستی می توانند
منشاء خدمات متنوع دیگری برای اعضاء باشند، مواردی مانند: انجام مطالعات مشترک، داوری های
حکمیتی )برای کاهش بار تضاد منافع بین اعضاء(، کاهش اصطحکاک های حاصل از پیگیری انفرادی و
موازی مشکلات توسط تشکل ها به طور تکی )به دلیل داشتن مقبولیت بیشتر فدراسیون در دستگاه های
دولتی و قانونی برای پیگیری های لازم( و… که این قدرت بالاتر رفع مشکلات به علت نمایندگی ده ها
تشکل به طور همز مان است.
به بیان ساده وقتی نماینده یک تشکل بالادستی با مسئولان راس یک سازمان وارد مذاکره و چانه زنی
می شوند و برای رفع مشکلات یا توانمند شدن صنوف همگن عضو خود می شوند، آن مقام مسئول
می داند به جای یک تشکل، اینک با نماینده چندین و چند تشکل رو به رو است.
……………………..
– ) سوال 2
با این حساب تشکلی مثل فدراسیون باید به راحتی بتواند هرگونه مشکلی را برای اعضایش حل و فصل
کند، زیرا قدرتش نه از یک تشکل که از مجموعه ای از تشکل ها نشات می گیرد؟ آیا الان وضعیت و
این گونه است؟ » فدراسیون « جایگاه
– ) پاسخ 2
باید این چنین می بود.
البته این کاملا درست است که کانون ها و فدراسیون ها )که مجمع تشکل های متعدد همگن هستند(،
قدرت به مراتب بیشتری از تک تک اعضاء در رفع چالش های مشترک و تحقق خواست های یکسان آنها
دارند، اما هنوز فاصله فراوانی تا رسیدن این تشکل ها به جایگاه بایسته و شایسته شان وجود دارد؛ زیرا
هنوز جایگاه و لزوم حضور تشکل ها در عرصه های تصمیم سازی و تصمیم گیری اقتصاد کشور، به اندازه
کامل جا نیافتاده است.
به طور کل، اعم از یک تشکل و یا کانون های تشکلی( در ( » تشکل « متاسفانه هنوز کلیت نهادی به نام
مناسبات تجاری/اقتصادی کشور به درستی از سوی مسئولان کشوری به رسمیت شناخته نمی شود.
……………………..
– ) سوال 3
علت این ضعف عمومی تشکل های صنفی کشورمان )به خصوص صنعتی( در اثرگذاری چیست؟ این که به
میزان لازم حرف آنها برش ندارد، تا جایی که تشکل های قدرتمندی مانند فدراسیون اقتصاد سلامت که
بیش از 01 تشکل دیگر را نمایندگی می کند هم؛ از این موضوع گلایه مند است؟
– ) پاسخ 3
برای اثربخشی هر نهادی در عرصه اقتصاد یک کشور، سه عامل و مولفه نیاز است، نخست بستر، دوم
توان و سوم فضای کار، برای رسیدن به پاسخ این سوال باید این سه مولفه را در کنار هم بررسی کنیم،
زیرا تشکل ها در هر سه بخش دارای مشکل اند.
بستر لازم برای اثربخشی تشکل ها، قوانین و مقررات و اجرای آنها است.
قوانینی نسبتاً مناسب ولی نه کاملی )به خصوص در متون قوانین توسعه 5 ساله( برای اثرگذاری تشکل ها
وجود دارد.
مقررات مرتبط با تشکل ها نیز توسط اتاق بازرگانی )به عنوان متولی قانونی تشکل های اقتصادی(، تدوین
می شود و خوشبختانه در دو دوره اخیر مقررات خیلی خوبی به خصوص در پیوند با تشکل های بالادستی
در این نهاد قانونی؛ تدوین و ابلاغ شده است.
لذا در بخش قانون و مقررات, اشکال در اطلاع از این قوانین و اصرار و اهتمام در اجرای آن ها است.
لذا در وهله نخست خود ما )تشکل ها( باید پیگیر اجرای این قوانین و مقررات موجود باشیم و از بستر
ایجاد شده کنونی استفاده کامل نموده و سپس به فکر ارتقاء قوانین و مقررات باشیم.
امّا شاید مهم ترین مشکل در عدم کارآیی مکفی تشکل ها، به خود آنها و اعضاءشان باز می گردد.
زیرا اکثر تشکل ها به توان لازم برای استفاده از ظرفیت های موجود نرسیده اند.
بخشی از این توان، توان دانشی است.
تشکل ها باید به تخصص های مختلفی در عرصه های ارتباطات، مذاکرات، اطلاعات و آمار و شناخت
مقررات و… دست یابند.
بحث فضای کار نیز بر ارتقاء اثربخشی مهم است.
متاسفانه وقتی کشور در شرایط سخت و حساسی قرار می گیرد، دولت به جای آنکه به سمت استفاده از
ظرفیت های تشکل ها حرکت نماید، درها را محکم تر و بیشتر به روی آنها می بندد و تشکل ها نیز به علت
حساسیت ها، این عدم مشارکت دهی خود را؛ بیشتر از شرایط عادی پذیرا می شوند.
مثال بارز این موضوع؛ همین همه گیری کرونا است.
گرچه برخی ستادهای استانی )و در راست آنها ستاد تهران( از کمک تشکل ها استقبال نمودند، اما در کل
و در سطح کشوری، مسئولان ارشد ستادهای مقابله با کرونا، کمتر به سراغ بخش خصوصی و تشکل های
آنها رفته و می روند.
در حالی که تشکل ها؛ به خصوص در لجستیک دارو و ملزومات پزشکی و بهداشتی درمانی مقابله باکرونا،
به مراتب بهتر از دولت می توانند عمل کنند و ما به عنوان بخش خصوصی حوزه ای سلامت؛ این آمادگی
را کاملا اعلام می کنیم.
……………………..
– ) سوال 0
خود فدراسیون در خصوص توانمند شدن اعضایش چه اقداماتی انجام داده است؟
– ) پاسخ 4
ما روی این موضوع کارکارشناسی انجام دادیم و مجموعه نیازهای تخصصی تشکل ها را پیش بینی نموده
را )شامل مجموعه وسیعی از جزوات و » بسته توانمندسازی تشکل ها « و یک طرح جامع تحت عنوان
آموزش های لازم( برای توانمند نمودن مدیران و مجریان تشکل ها تدارک دیدیم، اما بنا به رسالتی که
برای خود قائل بودیم، این بسته را محدود به اعضاء فدراسیون ننمودیم و در جلسات مشترکی با ریاست
محترم اتاق بازرگانی و معاونت محترم تشکل ها داشتم، این طرح را به صورت مکتوب به آنان تحویل
نمودیم تا برای همه ی تشکل ها و با محوریت اتاق بازرگانی انجام شود و محدود به تشکل های عضو
فدراسیون نباشد.
خوشبختانه بیش از آن چه که ما تصور می کردیم، این طرح استثنایی مورد توجه و استقبال ایشان )به
خصوص آقای مهندس شافعی( قرار گرفت و قرار شد که از طریق اتاق برای همه ی تشکل ها اجرا شود و
اینک منتظر و البته پیگیر نظرات اتاق بازرگانی هستیم؛ تا کار اجرای طرح مذکور سریعا آغاز شود.
……………………..
– ) سوال 5
تشکل های بالادستی به نوعی حلقه واسط هستند که یکطرف آن چندین تشکل عضو و در طرف دیگر
نهادهای دولتی و قانونی قرار گرفته اند. حال این سوال مطرح است که آیا هر دو طرف؛ فدراسیون را به
رسمیت می شناسند؟! مثلاً اگر مشکلی برای یک صنف از صنایع و صنوف عضو فدراسیون ایجاد شود، آیا
سندیکا و یا انجمن آن صنف مایل است که مشکل خود را برای حل و فصل به دست فدراسیون بسپارد و
یا حداقل به موازات اقدامات خود، فدراسیون را هم به عنوان یک عامل موثر، فعال نمایند؟! از آن طرف
نیز؛ آیا مثلا جایی مثل وزارت بهداشت و یا سازمان غذا و دارو و… حرف شنوی بیشتری )به نسبت انجمن
و یا اتحادیه و سندیکای دارای مشکل( از فدراسیون دارد؟! و آیا به طور کلی می توان امید داشت که اگر
گره ای به دست یک تشکل حوزه ی سلامت باز نشود، به دست فدراسیون باز خواهد شد؟
– ) پاسخ 5
قطعا حرف شنوی مسئولان )به خصوص مسئولان ارشد که درک بهتری از فلسفه وجودی و ظرفیت ذاتی
تشکل های بالادستی دارند(، از فدراسیون به نسبت یک تشکل بیشتر است.
اعضاء نیز این اختیار را دارند که از فدراسیون در پیگیری مشکلات خود )منوط بر نداشتن تضاد منافع با
سایر اعضا( کمک مطالبه نمایند و ما هم با همه ی توان؛ وظیفه خود می دانیم که این مشکلات را پا به پای
اعضا و یا حتی به جای آنان پیگیری نماییم.
امّآ روش کار فدراسیون این نیست که منتظر ارجاعات اعضاء باشد و حالتی ایستایی و انتظاری به خود
بگیرد، ما مشکلات و نیازهای اعضا را خود رصد نموده و مشکلات مشترک را در دستور کار قرار می دهیم
و آن را پیگیری می کنیم.
مهم هم نیست که آیا مسئولی حرف ما را می شنود یا نه! زیرا برای پیشبرد هر کاری، ده ها نهاد و مقام
مسئول مرتبط با همان کار وجود دارند که اگر در هر مقطع مشکل ما حل نشود، به سراغ مقاطع و مواضع
پیگیری بعدی رفته و تلاش مان ادامه می یابد.
به عنوان یک مثال و صرفا برای ترسیم گفته خودم می گویم، اگر مثلا سازمان غذا و دارو به حرف
فدراسیون گوش نداد، به وزارت بهداشت رجوع خواهیم کرد و به همین ترتیب، اگر لازم شود به معاون
اول و یا حتی شخص ریاست محترم جمهور و باز هم اگر احساس کنیم کل قوه مجریه به مشکل رسیدگی
نمی کند، به قوای دیگر مراجعه خواهیم نمود.
به عبارت بهتر؛ از دید ما پیگیری هر کاری باید تا حصول نتیجه ادامه یابد.
– ) سوال 6
لطفا مثالی از این روش پیگیری فدراسیون بیان کنید؟ مثالی که مشخص کند فدراسیون به عنوان نقطه
کانونی اصناف و صنایع حوزه سلامت؛ مشکلات اعضاء خود را پیگیری نموده و به نتیجه نزدیک کرده
است؟!
– ) پاسخ 6
در تمام دنیا محصولات مهم مورد استفاده انسان )مانند غذا، دارو، تجهیزات پزشکی و بهداشتی( تحت
کنترل های مهم کیفیتی حین تامین، تولید و عرضه قرار دارد )که کار بسیار درستی است( و معمولا این
کار در کشورهای مختلف توسط سازمان های بهداشتی )مثل سازمان غذا و دارو و وزارت بهداشت( انجام
می شود.
یکی از اقدامات لازم در کنترل بهینه، تعیین اصالت )تقلبی نبودن(، ثبت مواد و یا محصول نهایی مرتبط
با این نوع فرآورده های و ردگیری آن است.
چند سال قبل؛ سازمان غذا و دارو اقدام به ایجاد یک سامانه ثبت اینترنتی نمود که حرکت خیلی خوبی
بود.
اما در سال های اخیر سازمان غذا و دارو اقدام به وضع تعرفه برای این نوع ثبت )آن هم به طور جداگانه
برای تمامی مواد اولیه و موثره و ملزومات و برای هر بار واردات به هر مقدار( نمود.
حاصل این اقدام )که عملا برای تامین بودجه دستگاه وزارت بهداشت است از جیب تولیدکنندگان است(،
این شد که مبالغی بالغ بر 0هزار میلیارد تومان از صنایع مختلف )به خصوص صنایع دارویی که دارای ریز
اقلام به مراتب بیشتری است( خارج شده و به بودجه وزارت بهداشت افزوده شد.
این هزینه سربار در نرخ گذاری داروها هم دیده نشد. لذا در عمل تبدیل به یک معضل گردید.
فدراسیون برای رفع این مشکل، ابتدا با خود سازمان غذا و دارو وارد مذاکره شدیم و سپس سطح
مذاکرات را به وزیر محترم بهداشت رساندیم، البته بدیهی بود که نمی شد که از این دو دستگاه، انتظار
داشت که مایل به حل و فصل موضوع باشند، زیرا ذی نفع اصلی و ایجاد کنندگان وضع موجود؛ خود آنها
بودند.
لذا در گام بعدی؛ مکاتبات با معاون اول محترم ریاست جمهوری ادامه یافت و هم زمان ارتباطات موثر با
مجلس )به خصوص کمیسیون بهداشت و درمان( برقرار شد.
تمام این اقدامات هم توسط یک کارگروه )کمیته( متشکل از نمایندگان برخی اعضا فدراسیون، مشاوران
حقوقی و… در دبیرخانه فدراسیون با مدیریت دبیرکل فدراسیون، پیش رفت و موج گسترده این
اقدامات، این امیدواری را ایجاد نمود که این مساله در اینده نزدیک، به نحوه مقبولی حل و فصل خواهد
شد.
……………………..
– ) سوال 7
به موضوع IRC )سامانه ثبت اقلام وارداتی سلامت محور( اشاره نمودید و کارگروهی که با حضور
مسئولان تشکل ها )به خصوص دارویی( در دبیرخانه فدراسیون ایجاد شده است، حتماً شما نیز شنیده اید
که برخی اعتقاد دارند فدراسیون، بیشتر مجمع تشکل های دارویی است، در حالی که این فدراسیون
صنایع سلامت محور است، پاسخ تان به این عده چیست؟
– ) پاسخ 7
حوزه داروسازی، گرچه بخش بزرگی )مثل بخش غذا( نیست، امّا حسب ضرورت؛ نهادهای صنفی صنعتی –
متعددی دارد.
دارو، شامل روش ها و تکنولوژی های متفاوت ساخت است، لذا شاهدیم در کنار تشکل محوری صنعت
دارو، تشکلی مثل انجمن بیوتکنولوژی و یا پلاسما هم تاسیس شده است، از سوی دیگر چون برخی
داروسازی ها، علاوه بر دارو مکمل های دارویی رژیمی )غذایی( نیز تولید می کنند، حق دارند تشکل –
مجزایی داشته باشند. زیرا مسایل دارو با مسایل مکمل ها یکسان نیست، در بخش تامین و لجستیک
دارو )اعم از تولید مواد اولیه و یا واردات دارو( هم تشکل هایی وجود دارند، البته به میزان کمتری همین
وضعیت را می توان در حوزه تجهیزات پزشکی دید.
لذا نظر به این که تعدد تشکل های دارویی بیشتر است، بدیهی است که نقش آنها هم در فدراسیون
بیشتر به چشم آید، امّا این بدان معنا نیست که سایر صنوف و صنایع که تشکل های آنها در فدراسیون
عضویت دارند از مزایا کمتری بهره مند می شوند.
لذا دستورات کاری فدراسیون به گونه ای انتخاب می شود که دامنه پوشش آن؛ در برگیرنده همه ی اعضا
باشد.
درست مثل همین موضوع IRC که به تمامی صنوف حوزه ی سلامت )به درجات گوناگون( مربوط می شود.
……………………..
– ) سوال 8
حتما می دانید که مدافعان دریافت هزینه ثبت )یا IRC ( اولا این موضوع را یک عرف جهانی می دانند و
ثانیا در شرایط فعلی آن را برای تقویت بنیه نظارتی سازمان غذا و دارو بر سلامت و کیفیت محصولات
سلامت محور، ضروری و حتی حیاتی ذکر می کنند، شما بر پایه چه استدلاالی این مساله را معضل
مشترک اعضاء محسوب داشته و به دنبال رفع آن هستید؟
– ) پاسخ 8
کاملا درست است؛ حق ثبت در همه ی کشورها وجود دارد، اما نباید فراموش نمود که مثلا در بسیاری از
کشورها متن استانداردها فروخته می شود، درحالی که در کشور ما سازمان استاندارد و یا سازمان غذا و
دارو، نه تنها این استانداردها را رایگان در دسترس همه قرار داده اند، بلکه بودجه ای هم صرف ترویج و
به کار گیری این استانداردهای رایگان می نمایند.
هدفم این است که بگویم، شرایط هر کشور؛ خاص خود همان کشور است.
چطور می توانیم در حالی نرخ اکثریت اقلام سلامت محور )به خصوص دارو( در کمیسیون قیمت سازمان
غذا و دارو و یا در سازمان حمایت، به طور دستوری تعیین و به تولیدکننده ابلاغ می شود، از تولیدکننده
انتظار تحمل یک هزینه دستوری به نسبت بالایی را؛ بنمائیم؟
بنابراین چنین رخداد خلق الساعه ای قطعا به تولید ضربه می زند و مشکلی را به خیل عظیم مشکلاتش
اضافه می کند و ما به عنوان فدراسیون، ناچاریم که آن را تا رسیدن به یک نقطه منطقی پیگیری کنیم.
……………………..
– ) سوال 9
بحث ارز هم به عنوان یک موضوع مهم مطرح است، بیشتر اعضاء تشکل های عضو فدراسیون )به
خصوص در صنعت دارو و تجهیزات پزشکی(، کماکان ارز 0011 تومانی دریافت می کنند، از منظر بیرونی
این مساله یک فرصت طلایی برای ارتقاء قدرت اقتصادی و سوددهی این شرکت های مشمول دریافت این
نوع ارز )به عنوان یک امتیاز( تلقی می شود؟ نظر شفاف فدراسیون در این موضوع حساس و جنجالی
چیست؟
……………………..
– ) پاسخ 9
ما با هر موضوعی که اقتصاد بخش خصوصی را به سمت تقید و محدویت سوق دهد، راحت نیسیتم.
ضمن اینکه هر گونه امتیازی که باعث تمایز برخی از فعالان اقتصادی نسبت به دیگران شود، یا باعث
دریافت امکاناتی متمایز از منطق بازار شود، به علت این که در تضاد با اصول دانش اقتصاد است، مورد
پسند ما هم نیست.
تجربه هم نشان داده که این موضوع تخصیص ارز از طرفی باعث فساد و یا انحراف از اهداف می شود و از
طرف دیگر تولیدکننده واقعی را محدود نموده و بار کاری افزونتری را برایش ایجاد می کند.
هنوز حرف و حدیث های دور اول تحریم دال بر این که ارز تخصصی به دارو سر از واردات زین اسب و
کابل برق و امثال آن در آورد، در افکار عمومی زنده است
از طرفی در شرایط کنونی نمی توان از مردم انتظار داشت که دارو و تجهیزات پزشکی مورد نیاز برای
التیام درد و بهبود بیماری خود را هم بر مبنای دلار آزاد تهیه نمایند.
به نظر می رسد بهترین راه این است که دولت به جای دادن ارز ارزان قیمت به بخش تولید )آن هم با
فرآیند ادارای بسیار سخت( بهتر است با یک سازو کار مناسب )در قالب پوشش های بیمه های همگانی و
یا اعطای یارانه داروها در مراکز درمانی متعلق به خود و..( بخش تولید را از این قیود آزاد نموده و
یارانه های دارویی / درمانی را مستقیما به دست بیماران برساند.
همان کاری که در مورد داروهای بیماری های خاص انجام می داد.
– ) سوال 01
فارغ از این که شرکت های دارو و تجهیزات پزشکی ارز 0011 تومانی می گیرند و یا از ارز نیمایی استفاده
می نمایند، آیا قوانین جهانی معافیت دارو و تجهیزات پزشکی از هر نوع تحریم، این فرصت را باعث شده
که بخش تولید و واردات شرکت های تابعه اعضاء شما )فدراسیون اقتصاد سلامت(، لااقل مشکلی از بابت
تحریم نداشته باشند؟!
……………………..
– ) پاسخ 01
مراحل تامین و ورود محصولات نهایی و یا اولیه و میانی، عبارتند از: قبول سفارش، پرداخت وجه، حمل و
نهایتا ترخیص، شاید قوانین مستثنی بودن محصولات دارویی / درمانی از تحریم ها، در بخش قبول
سفارش مشکلات کمتری به نسبت سایر محصولات )مثلا خودرو( داشته باشند، اما اولا وقتی صحبت از
قطعات، ماشین آلات، یا مواد جانبی ساخت )مثل وسایل بسته بندی( و حتی بعضا مواد اولیه می شود،
پای برخی از محدودیت ها به میان می آید و ثانیا این طور نیست که همه ی شرکت های دنیا پذیرای این
قوانین باشند.
به عنوان مثال حتی دادن سفارش دارو یا مواد موثره آن به شرکت های آمریکایی تقریبا امکان ندارد.
بنابراین به طور مطلق نمی توان گفت که صنایع سلامت محور )حتی در فاز سفارش دهی( به علت معافیت
این محصولات از تحریم ها )بر مبنای قوانین مکرر بین المللی(، مشکلی ندارند.
با این حال؛ مشکل اصلی بحث تسویه مالی است.
تا قبل از این؛ امور مالی به صورت اعتبار )فایننس( صورت می گرفت، اما الان انتقال پول نقد و پیش
پرداختی خرید دارو و سایر محصولات سلامت محور )به خصوص در بخش تامین مواد اولیه و ملزومات(
بسیار دشوار شده است و هزینه های فراوانی را بر تولید کنندگان و حتی واردکنندگان تحمیل می کند،
موضوع حمل و بیمه های حین حمل نیز به همین سیاق؛ دچار مشکل است.
تازه همه ی این مشکلات تا رسیدن محصول به گمرکات داخلی است، بعضا مشکلاتی متعددی هم در
گمرک نشات گرفته از تحریم ها به وجود می آید.
به عنوان نمونه زمانی که یک شرکت ایرانی ناچار می شود کالای مورد نیاز در تولید محصولات سلامت
محور خود را با واسطه وارد نماید، اثبات این که این کالا همان کالای اصلی است که به علت عدم همکاری
طرف اصلی با یک شرکت ایرانی، ناچارا با واسطه خریداری شده هم؛ کار سختی می شود.
در مجموع این ادعای آمریکا و طرف های دیگر غربی که محصولات سلامت محور شامل تحریم نیستند،
عملا حرف گزاف و نادرستی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.