صندوق بین المللی پول منتشر کرد
با توجه به سرعت فوق العاده تغییرات فعلی و نوآوری، برای دولت ها و سیاست گذاران درباره چگونگی استفاده از مزایای هوش مصنوعی سوال شده است.
در طور چند سال گذشته، هوش مصنوعی به سرعت رشد کرده و بخشی ماندگار در فناوری شده است. آنها وظایف منحصر به فرد انسانی را انجام داده و وارد زندگی روزمره ما شده اند. با توجه به سرعت فوق العاده تغییرات فعلی و نوآوری، برای دولت ها و سیاست گذاران درباره چگونگی استفاده از مزایای هوش مصنوعی سوال شده است. پاسخ ساده است: آن برای ما کار کنند.
4 حوزه هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی برای صندوق بین المللی پول مهم است:
1.حکومتداری: هم کشورها و هم صندوق بین المللی پول هردو به منشا داده ها و همچنین مسایل مربوط به حریم خصوصی نیازمندند.
داده های بزرگ، پویا، ناهمگون و ممکن است منشا بخش هایی باشد که در مسئولیت یا تخصص صندوق بین المللی پول نباشد. برای مثال، داده های تجارت الکترونیک، اینترنت اشیا، داده های ماهواره ای یا داده های لجستیکی هنوز به خوبی شناخته نشده اند و یا در چگونگی ارزیابی سلامت اقتصاد کشورها یکپارچه نیستند. هم صندوق بین المللی پول و هم کشورها نیاز به توسعه تخصص در استفاده از چنین داده هایی در سطح میکرو نیاز خواهند داشت.
2.بازار کار: بازار کار در چند سال آینده متفاوت خواهند بود. شغل هایی با مهارت متوسط کمتر وجود خواهند داشت. مشاغلی مانند پردازش مطالبات بیمه یا شغل هایی که در یک فضای فیزیکی محدود کار می کنند، مانند اپراتورها کمتر خواهند بود. این شغل ها نسبت به برونسپاری یا اتوماسیون مقاوم تر بوده اند. اما ممکن است آنها هم به زودی ناپدید شوند. چرا که هوش مصنوعی قوی تر شده و ربات ها قادر خواهند بود در شرایط مبهم و پیچیده هم تصمیم گیری کنند.
این ماجرا پیامدهایی برای آموزش، بازنشستگی و برنامه های رفاه اجتماعی دارد. تعداد زیادی از مشاغل طبقه متوسط ممکن است حذف شوند که منجر به بیکاری خواهد شد. بعضی از مشاغل نیاز به بازآموزی گسترده دارند تا این اطمینان حاصل شود که کارگران می توانند آن کار را انجام دهند.
بعضی از کشورها با جمعیت پیر مواجه هستند. اگر کارگران قبل از موعد، بازار کار را ترک کنند، دولت برای تامین مالی رفاه اجتماعی و مزایای بازنشستگی به مشکل برمی خورند.
3.مالیات: به طور ضمنی، بازار کار به سرعت به سمت مهارت های متوسط یا شغل هایی با مهارت کم رفته است که نشان می دهد ساختارهای مالیاتی بسیاری از کشورها نیاز به انعکاس سهم کاهش تولید ناخالص داخلی مربوط به دستمزد ها و حقوق دارد. در میان کشورهای سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، تقریبا نیمی از درآمد دولت از درآمد فردی یا مالیات های بیمه اجتماعی به دست می آید.
اگر نیروی کار بخش کوچک اقتصادهای توسعه یافته باشد، ساختارهای مالیاتی نیاز به تغییر دارند تا درآمد دولت را در نزدیکی سطح فعلی حفظ کند و از موانع ایجاد شغل جلوگیری کند. به عنوان مثال، بیل گیتس، بنیانگذار مایکروسافت پیشنهاد کرده که ممکن است مالیات ها برروی ربات ها هم اعمال شود.
4.عدالت اجتماعی: تصمیم گیری های مبتنی بر کامپیوتر باید برای بررسی دقیق و بازرسی باشد. آنها نباید صرفا نسخه های خودکار از مدل های ذهنی باشند که نابرابری اجتماعی را تثبیت کنند.
اقتصاددانان عموما مدل هایی می سازند و بعد آنها را تصحیح می کند. سازمان ها باید روش های جدید را بیاموزند، زیرا جهان به سرعت در حال تغییر است. صندوق بین المللی هم همچنان آموزش را توسعه می دهد تا کارکنانش بتوانند با این فناوری های جدید کار کنند. این اقدام کمک می کند تا آنها هوش مصنوعی را در خدمت مردم قرار دهند.