ناصر ریاحی، رئیس اتحادیه واردکنندگان دارو در گفتوگو با سایت خبری اتاق تهران مطرح کرد:
ساختار وزارت بهداشت به دلیل فقدان آگاهی اقتصادی متوجه نیست که چه میکند. به نظر میرسد که در وزارت بهداشت درک درستی از شرایط و چگونگی واردات دارو وجود ندارد.
واردات دارو پس از نوسانات اخیر ارز چگونه در جریان است؟ تخصیص ارز را مطلوب ارزیابی میکنید؟
واردات دارو بهاندازه ارزی که دولت تخصیص میدهد در جریان است. چند بانک در اروپا حواله ارز را قبول کردهاند. واردکنندگان از تخصیص ارز رضایت دارند اما هم چنان مشکل نقدینگی این واحدها پابرجاست.
درباره واردات داروی بیماریهای خاص و نادر حواشی به دلیل اظهارات وزیر بهداشت مطرح شده است. دراینباره چه فکر میکنید؟
در مورد بیماریهای نادر حرفوحدیثهایی مطرح شده است و خود وزیر بهداشت هم در برنامهای به این دارو و عدم اولویت آن اشاره کرد. میزان تولید داروی بیماریهای نادر در دنیا بسیار کم است و این داروها فوقالعاده گران است. تا جایی که من اطلاع دارم در دنیا بهجز کشورهای پیشرفته و ثروتمند مثل سوئد، کانادا و آلمان و … کشورهای کمی این دارو را پوشش میدهند. تعداد بیماران مبتلابه این بیماریها بسیار کم است و گاه میبینیم که تنها 2 نفر به یک بیماری نادر مبتلا شدهاند یا 30 نفر از یک بیماری نادر دیگر رنج میبرند و این نسبت در دیگر کشورهای دنیا هم به همین ترتیب است. هزینه درمان یک بیمار مبتلابه بیماری نادر ممکن است معادل هزینه درمان و داروی هزار بیمار مبتلابه بیماریهای خاص باشد که گستردگی بیشتری دارد بنابراین پوشش این داروها در بسیاری از کشورها بسته به شرایط و اولویتها انجام میشود. من بهعنوان یک انسان میگویم که اگر فرزند یا یکی از نزدیکانم به چنین بیماری مبتلا شود، حاضرم خانهام را هم برای درمانش بفروشم. به نظر من نگاه دولتها هم به آحاد ملت باید مثل نگاه ولی به فرزند باشد و مثل والدینی که همه کاری برای درمان فرزندش میکند، برای درمان بیماران تلاش کند هرچند گاه میبینیم که بعضی همان خانه را هم برای فروش و درمان فرزندشان ندارند. اشاره به اولویتها از نظر من در صحبتهای وزیر بهداشت حرف ناروایی نیست اما جای این حرفها در رسانههای عمومی نیست چراکه روحیه مردم را جریحهدار میکند.
پیشازاین در مصاحبهای از این گفتید که ممکن است داروی موردنیاز تا پایان سال وارد شود اما در این زمینه هم از سوی وزارت بهداشت و درمان و هم از سوی واردکنندگان نگرانیهایی وجود دارد. دراینباره به چه نتیجهای رسیدید؟
یک سناریو این بود که ارز موجود در حساب بانک مرکزی در بانک ایران و اروپا در اختیار واردات دارو قرار بگیرد.320 میلیون یورو در بانک EIH، بانک ایران و اروپا در حساب بانک مرکزی موجود بود و نگرانیهایی دراینباره وجود داشت که شاید در تحریمها امکان حواله آن وجود نداشته باشد. صحبت این بود که این ارز در اختیار واردات دارو قرار بگیرد به این شکل که بهطور اعتبار اسنادی، الی سی 6 ماهه برای کالایی که دیرتر به کشور میآید، باز شود. قرار بود کالایی که برای مثال اسفندماه وارد میکنیم را از محل همین ارز سفارش دهیم، ارزی که در قالب 75 میلیون یورو به 4 بانک واگذارشده است. بانکها میگویند شرکتی میتواند از این اعتبار استفاده کند که پیش از 14 آبان ماه 10 درصد لازم را پرداخت کند و اعتبار کافی نزد بانک داشته باشد تا بانک 90 درصد دیگر را در قالب اعتبار اسنادی ششماهه اختصاص دهد و در قالب ری فاینانس پول نقد به فروشنده داده شود. درواقع اعتبار تبدیل به دارویی میشود که بعد دریافت میکنیم. برداشت من از صحبت با بانکها این بود که برای استفاده از این اعتبار باید پیش از 14 آبان اقدام کرد و البته کار درست و انگیزه مطرح کردن این سناریو هم همین است. بااینوجود وقتی به وزارت بهداشت مراجعه کردیم اعلام کردند که این ارز را برای روز مبادا نگه داشتیم و الان در اختیار شما نیست.
برای تهیه داروی موردنیاز تا پایان سال اقدام دیگری شده است، چه در دولت و چه در بخش خصوصی؟
تا امروز که ارزی برای این کار به ما داده نشده و به نظر میرسد که دیگر دیر شده است. بعضی واردکنندهها که توان مالی داشتند کاری کردهاند اما از طرف دولت خیر. هنوز اقدامی نشده است. ما در جلسات با دولت از این گفتیم که دولتیها کاری به ارز نداشته باشند و تنها زمانی که ما دارو را وارد کردیم، بهمحض ترخیص از گمرک بهطور ریالی با واردکننده تسویه کنند. من حتی بهطور شفاهی مطرح کردم که مارجین هم نمیخواهیم و به قیمت خرید دارو را میفروشیم اما هنوز پاسخ نگرفتیم. اخیراً هیئتامنای ارزی در وزارت بهداشت مناقصهای تدارک دیده که من اسناد آن را بررسی کردم اما از محتوای اسناد متوجه نشدم که قرار است خرید دارو ریالی انجام شود یا ارزی. بهطور شفاهی صحبتهایی شده اما باید به این نکته توجه کرد که زمان از دست میرود. نکته مهم این است که دستگاههای دولتی به هزار خم واردات دارو چابک عمل نمیکنند. از سوی دیگر توان مالی شرکتهای خصوصی به دلیل موانع متعدد ضعیف شده است و تا 14 آبآنهم کمتر از 20 روز باقی است. هیئتامنای ارزی پیشازاین در کار واردات تجهیزات سرمایهای پزشکی بوده است و اکنون میخواهد دارو وارد کند. مسئولان متوجه نیستند که واردات دارو الزاماتی دارد. ممکن است دولت بتواند از100 قلم داروی موردنیاز در 15 روز، پنج قلم را از عمدهفروش بخرد و پول آن را نقد پرداخت کند اما برای ذخیرهسازی نمیتوان به مناقصه اتکا کرد. اگر تحریم مانع واردات دارو شود، چنین راهکارهایی مناسب نخواهد بود. برای اجرای چنین راهکارهایی هم دیر شده و هم مجری مناسبی برای انجام آن انتخاب نشده است. من بارها اعلام کردم که اگر ریال دارو بهموقع به واردات کنندگان داده شود، یعنی در فاصله 3 تا 5 ماهه پس از واردات، در زمینه تهیه دارو به مشکل نخواهیم خورد و البته زمانی که از یک سال تأخیر در پرداخت پول واردکنندگان میگوییم، منظورمان یک سال پسازاین موعد 3 تا 5 ماهه است. خود ما درخواست کردیم که ارز دولتی به ما ندهند تا بتوانیم ارز را از صرافی تهیه کنیم و اگر راههای دیگر بسته بود ارز تخصیص دهند. اگر خواستهها محقق شود، من قول میدهم که میتوانیم داروی موردنیاز را تهیه کنیم. هیچکس در دنیا جرئت تحریم دارو و غذا را ندارد و البته جامعه جهانی هم نسبت به این تحریم واکنش نشان میدهد. امیدوارم دولت مطالبات واردکنندگان را ببینید. راه نقل و انتقالات بانکی را هم خودمان پیدا میکنیم.
گذشته از تحریمها، ریشه مشکلات و موانع امروز در زمینه واردات دارو را در چه میبینید؟
مشکل اساسی و اصلی در وزارت بهداشت ناشی از رویه و سنتی است که میگوید وزیر بهداشت و معاونان او حتی معاون مالی و اداری باید پزشک باشد. حتی معاون حقوقی وزیر بهداشت هم پزشک است که لزوماً چیزی از اقتصاد نمیدانند. کسی منکر تلاشها و زحمات آنها نیست اما این دوستان در امور اقتصادی هیچ تجربه و تخصصی ندارند. حتی ممکن است یک مهندس در دانشگاه دو واحد اقتصادی بگذراند اما همین هم برای پزشکان مطرح نیست. رئیس بیمارستانها پزشک است درحالیکه بیمارستان یک واحد اقتصادی است. در وضعیتی قیمتگذاری دارو را وزارت بهداشت انجام میدهد که متصدیان آن دید اقتصادی ندارند. وزارت بهداشت برای مثال میگوید که 3 درصد سود به شما میدهم اما متوجه نیستند که سود اصلاً چطور محاسبه میشود و سود یعنی خرید منهای فروش و هزینههای اداری و مالی. وزارت بهداشت مطالبه واردکنندگان را یک سال پس از موعد سررسید میپردازد و آنهم در قالب اوراقی که دوساله است و بعد اعلام میکنند که بدهیها داده شده است. این در حالی است که هیچ واردکنندهای نمیتواند با اوراق کالا وارد کند. اینها چند مثال ساده از آسیبهای اقتصاد ندانستن متصدیان وزارت بهداشت است. اقتصاد یک علم است و از این منظر فکر میکنم ساختار وزارت بهداشت به دلیل فقدان آگاهی اقتصادی متوجه نیست که چه میکند. به نظر میرسد که در وزارت بهداشت درک درستی از شرایط و چگونگی واردات دارو وجود ندارد.