در مسیر صعود
اقتصاد جهان مدتی است که با مشکل روبهرو شده؛ اما اکونومیست در جدیدترین گزارش خود به مواردی اشاره کرده که بر اساس آنها میتوان به آینده اقتصاد جهان امیدوار بود.
ترجمه: نسیم بنایی/منبع اصلی:اکونومیست
چرخههای اقتصادی و سیاسی این عادت را دارند که هرازگاه از تنظیم خارج میشوند. نگاهی به جرج بوش بیندازید که انتخابات سال 1992 را به خاطر سرزنش رأیدهندگان از دست داد؛ آنها او را مسئول بحرانهای اقتصادی میدانستند و به همین خاطر مانع ریاستجمهوریاش شدند. در آلمان نیز برای یکی از نامزدهای صدراعظمی این اتفاق افتاد؛ او نیز قربانی اقتصاد شد.
امروز حدود ده سال از شدیدترین بحران اقتصادی جهان میگذرد و حالا تاب اقتصادی دوباره در مسیر صعود قرار گرفتهاست. بهبود بالاخره در امریکا، اروپا و بازارهای نوظهور به چشم میخورد.
اما حالوهوای سیاسی هنوز تلخ و نامیمون است. هنوز جهان قربانی شورشِ پوپولیستها است. جهانی شدن دیگر مطبوع همگان نیست. یک ناسیونالیستِ اقتصادیِ امریکایی به کاخ سفید راه پیدا کرده و پشت میز ریاستجمهوری نشستهاست. چندی پیش همه چشمها به انتخابات هلند و شخصیتی عجیب به نام خیرت ویلدرس دوخته شدهبود. او یک اسلامهراس هلندی است که در اروپا تلاش میکند بازی را به نفع خودش به پایان برساند.
این ناهنجاریها بسیار خطرناک است. اگر سیاستمداران پوپولیست به خاطر اقتصاد در این بازی پیروز شوند با سیاستهای خود میتوانند اثرات مخربی در جهان داشتهباشند. اما حالا به راستی چه میشود؟
یک دهه گذشته با طلوعهای اشتباهی همراه بودهاست. خوشبینی از همان ابتدا از بین رفتهاست؛ بخشی از آن به خاطر بحران یورو بوده و بخشی هم به خاطر عقبنشینی بازارهای نوظهور بودهاست. سقوط قیمت نفت و افول چین نیز از دیگر مسائل تأثیرگذار بودهاست. اقتصاد امریکا در این فاصله همچنان مسیر رشد را طی کردهاست اما همیشه نوعی آشوب درونی نیز داشتهاست. یک سال پیش فدرال رزرو امریکا چهار بار نرخ بهره را افزایش داد. اما این افزایش نرخ بهرهها در سال 2016 چیزی را تغییر نداد. سستیهای اقتصاد جهان روی این مسئله نیز تأثیر گذاشتهاست.
حالا همهچیز تقریباً تغییر کرده یا در مسیر تغییر قرار گرفتهاست. فدرال رزرو امسال در عرض یک هفته دو بار نرخ بهره را افزایش داد. بخشی از آن به لطف قدت اقتصاد امریکا بوده اما بخش دیگر نیز به خاطر رشد اقتصاد در سایر نقاط دنیا بودهاست. ترسها در مورد اقتصاد چین و همچنین کاهش ارزش یوآنِ چین تا حدود زیادی کم شدهاست. ژاپن بعد از سه سال دوباره در مسیر پیشرفت قرار گرفته و کمیسیون اقتصادی اروپا وضعیت بهتری را اعلام کردهاست، نرخ بیکاری در حوزه یورو نیز به پایینترین میزان خود از سال 2009 تاکنون رسیدهاست.
رهبران فعالیتهای جهانی با روحی تازه فعالیتهای خود را آغاز کردهاند. کره جنوبی در ماه فوریه موفق شده فعالیتهای تجاری خود را 20درصد افزایش بدهد. تولیدکنندگان تایوانی برای دوازدهمین ماه متوالی در مسیر رشد قرار گرفتهاند. در بدترین اقتصادها نیز اوضاع کمی متحول شدهاست. اقتصاد برزیل یکی از بدترین اقتصادها بودهاست؛ این کشور نیز سعی دارد با مهار تورم و نرخ بهره، وضعیت خود را بهبود ببخشد. انتظار میرود که برزیل و روسیه امسال در رشد اقتصادی جهان سهیم باشند و به افزایش تولید ناخالص داخلی کمک کنند. موسسههای بینالمللی پیشبینی کردهاند که رشد اقتصادی در اکثر نقاط دنیا به بالاترین میزان خود از سال 2011 تاکنون میرسد.
هنوز وضعیت طبیعی نیست
اما هیچکدام از اینها به معنی این نیست که اقتصاد جهان به وضعیت طبیعی بازگشتهاست. قیمت نفت از ماه مارس با افت 10درصدی همراه بودهاست و اکنون ترسها و نگرانیهایی در مورد مازاد عرضه نفت در جهان وجود دارد. این وضعیت میتواند روی بسیاری از اقتصادها تأثیر منفی بگذارد. بدهیهای چین نیز همچنان ادامه دارد و میتواند دردسرهایی را ایجاد کند. رشد کارایی در کشورهای توسعهیافته کمی ضعیف شده و خارج از امریکا، دستمزدها با سرعت بسیار پایینی رشد میکند.
اگر کشورها بخواهند وارد دوره بهبود بشوند باید با ظرافت همهچیز را به وضعیت متعادلی برسانند. بانکهای مرکزی باید به انتظارات در مورد نرخ بهره و تورم رسیدگی کنند. آنها باید سیاستهایی که این تورم را تحت فشار قرار میدهد تغییر بدهند. اگر اقدامات آنها درست نباشد همه آسیب میبینند. اروپا در این زمینه نسبت به سایر نقاط دنیا آسیبپذیرتر است. بانک مرکزی اروپا باید برنامههایی در این زمینه داشتهباشد تا اروپا را پیش از سقوط نجات بدهد.
بزرگترین خطری که در این بین اقتصاد جهان را تهدید میکند، برنامههای سیاستمداران است. دونالد ترامپ رئیسجمهوری جدید امریکا به دنبال اجرایی کردنِ برنامههایی است که بیشترین آسیب را میرساند. وعدههای ترامپ همه میتواند محقق شود و به اقتصاد جهان شکل تازهای ببخشد. او قولهای عجیبوغریبی هم داده مثل وعده ایجاد شغلهای بسیار؛ البته در امریکا شاهد افزایش شغل در 77ماه متوالی بودهایم. برنامههای او در زمینه مالیات و همچنین تعرفههای کالاهای وارداتی همگی میتواند کل اقتصاد دنیا را با تغییر روبهرو کند. به هر حال او بدون شک زیرساختهای جهانی شدن را به کلی تغییر خواهد داد و هیچیک از اینها در اقتصاد جهان بیتأثیر نخواهد بود.