راهکارهایی برای دیپلماسی اقتصادی ایران
با خروج امریکا از برجام به نظر میرسد باید نقشه دیپلماسی اقتصادی کشور تغییر کند. این خروج بر حجم سرمایهگذاری و ورود ارز خارجی، تجارت آزادانه کالا و خدمات، فروش نفت و میعانات گازی و در کل اقتصاد ایران تأثیر منفی خواهد گذاشت. به این بهانه از فرصتهای متعدد در پیش روی اقتصاد ایران سوال شده است.
احسان شمس مدرس دانشگاه/ آینده نگر
در عصر کنونی هیچ کشوری نمیتواند مرزهای خود را به روی جهان ببندد و خود را از ارتباط سیاسی یا اقتصادی با دیگر کشورها مستغنی بداند. کره شمالی هم که بستهترین کشورهاست، حداقل با چین و روسیه در سختترین دوره تحریمها، ارتباط داشته و دارد. طبیعتاً هر کشوری نیز ذاتاً موظف است حداکثر تلاش خود را در عرصه بینالمللی برای دستیابی به بیشترین منافع موجود و ممکن بکند. در تجارت بینالمللی دولتها، با استفاده ابزاری از دیپلماسی، در این راه قدم برمیدارند. اما تفاوت عمدهای که دیپلماسی اقتصادی با تجارت بینالمللی دارد، این است که دیپلماسی اقتصادی، زاده یک نقشه راه کلی و طولانیمدت است که در آن علاوه بر ملاحظات اقتصادی، راهبردیهای سیاسی و رگههایی از فرهنگ و ایدئولوژی نیز دیده میشود. دیپلماسی اقتصادی ایران پس از انقلاب اسلامی همیشه درختی بوده که طوفانهای حوادث بر آن وزیده و در برخی موارد بهسلامت از آن جسته و در برخی موارد آسیبهای جدی دیده است. طوفانها و حوادثی مانند جنگ تحمیلی، دادگاه میکونوس، تحریمهای ایالاتمتحده در قالب قانون داماتو و تحریمهای هستهای؛ که همگی حیات اقتصادی این کشور را نشانه گرفته است. آخرین حادثه نیز خروج ایالاتمتحده از برنامه جامع اقدام مشترک است. این خروج نقشه راه دیپلماسی اقتصادی ایران را عوض خواهد کرد و یقیناً بر حجم سرمایهگذاری و ورود ارز خارجی، تجارت آزادانه کالا و خدمات، فروش نفت و میعانات گازی و در کل اقتصاد ایران تأثیر منفی خواهد گذاشت. اما چه راهبرد کلی را میتوان در مقابله با این حادثه جدید قرار داد تا این بحران به یک فرصت اقتصاد بینالمللی تبدیل شود؟ در پاسخ باید ابتدا نقاط ضعف اقتصاد را که بیشترین آسیب را از این وضعیت خواهند خورد، بازخوانی کرد. پس از آن انواع دیپلماسی اقتصادی را بررسی کرد و نهایتاً به کنکاش در شرکای مهم تجاری و عرصههای مهم بینالمللی پرداخت؛ تا از این رهگذر بتوان نقشه راهی در این رابطه تهیه کرد.
- نقاط ضعف تجارت بینالمللی ایران و راههای برونرفت از آن
-
- ارز یا بهتر بگوییم دلار و افت شدید ریال ایران در مقابل آن، یکی از دغدغههای همیشگی بوده است. تلاش دولت نیز برای جایگزینی دلار با سایر ارزها و حتی مبادله با ارز ملی برخی از کشورها مانند روپیه هند، نتیجه برعکس داشته است. وجود ارز، دست دولت را برای تنظیم و دخالت در بازار بهعنوان یک بازیگر قوی باز میگذارد و عدم آن بازار همه کالاها را به آشفتگی میکشاند. در تحریمهایی که بهموجب برجام برداشته شدند، دو موضوع به شدت نگرانکننده بود: اول تحریم نفت بهعنوان یکی از منابع اصلی ورود ارز به کشور و دیگری تحریم بانک مرکزی و بهتبع آن بسته شدن سوئیفت. حال به نظر میرسد ایندو، دوباره میتوانند بازار ارز و بهتبع آن کل اقتصاد را به تلاطم بکشانند. در مقابله باید در برابر خریداران موجود نفت بهویژه چین و هندوستان، به شدت فعال بود و آنان را به حفظ خرید خود ترغیب کرد. اخیراً قراردادهای خوبی جهت سواپ نفت از کشورهای حوزه دریای کاسپین به خلیجفارس منعقد شده و همین امکان برای انتقال نفت کرکوک عراق وجود دارد. همچنین از سایر قراردادهای خدمات نفتی که به شدت برای کشور ارزآور بوده و علاوه بر آن سبب ادامه تولید نفت خواهند بود، کمک جست. به علاوه نقش ویژه اوپک را نباید به فراموشی سپرد. عربستان و امارات آماده جایگزینی نفت ایراناند و با توجه به ظرفیت بالای تولید خود، بهراحتی از عهده آن برخواهند آمد. در اوپک باید از تنشهای غیرضروری و سیاسی خودداری کرد. در کنار همه اینها موقعیت خاص جغرافیایی ایران میتواند بهعنوان پلی میان سه قاره تلقی شود و روی ترانزیت کالا بهعنوان صنعتی که تحریمها اثر مستقیمی در آن ندارد و بهشدت ارزآور است، سرمایهگذاری جدی کرد. توسعه بنادر، فرودگاهها و راه و راهآهن میتوانند سبب توزیع ثروت در کشور باشند.
- موضوع اشتغال و بیکاری یکی از مشکلات همیشگی کشور بوده، که دولت در آن مقصر اصلی است. بهجای پرداخت یارانه که مانند موریانه در حال خوردن پایههای اقتصاد این کشور است، دولت با سرمایهگذاری عمرانی در کشور، ماهانه چندین هزار شغل میتوانست ایجاد کند. آیا در همین بازه زمانی که یارانهها پرداختشدهاند، مشکل بیکاری از کشور رخت نمیبست؟ کدام اقتصاد، ورود مستقیم نقدینگی بدون پشتوانه تولید، به بازار ملتهب ناشی از تحریم را پذیرفته که ما در همین راستا گام برمیداریم؟ نتیجه این اقدامات: بیکاری، کاهش انگیزههای فردی، کاهش نقشآفرینی اجتماعی، سرخوردگی، افسردگی، فقر و النهایه جرم خواهد بود. مبارزه با بیکاری برای ما از دو طریق ممکن است. توسعه صنعتی که بهسختی به دست میآید و نیاز به زیرساختهایی قوی دارد. برای این منظور باید به تقویت طبقه تکنوکرات پرداخت و از دخالتهای بیمورد دولت در اقتصاد خودداری کرد. دانشمندان و طبقه نخبه باید با حمایت دولت بتوانند در کشور تردد داشته باشند و از تهمت جاسوسی نهراسند. دیگری توسعه گردشگری داخلی و خارجی و ایجاد جریان مالی در کشور است. مشهور است که ورود هر گردشگر خارجی میتواند بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم، برای سه ایرانی اشتغال ایجاد کند. صنعتیسازی کشور سخت و طاقتفرسا بوده و هرلحظه تحریمها میتواند به آن آسیب جدی وارد کند. اما توسعه گردشگری علاوه بر ایجاد اشتغال، توسعه فرهنگی کشور را به دنبال دارد.
- استفاده از انواع دیپلماسی اقتصادی
2-1 – امنیتی و سیاسی: در این دیپلماسی اولویتهای امنیتی کشور مناط اعتباربخشی و نقشه راه دیپلماسی کشور خواهد بود. اما در دنیای امروز این اصول اولیه اقتصاد و تجارت بینالمللی هستند که دیپلماسی امنیتی را تعریف میکنند. از همین جهت از چین یا اروپا نباید انتظار داشت که ایالاتمتحده را رها کنند، همانطور که تاکنون نکردهاند.
2-2- دیپلماسی عمومی: مخاطب این نوع از دیپلماسی افکار عمومی جامعه جهانی است. اما آیا ما در این عرصه موفق به جلب اعتماد عمومی تجار بینالمللی و شرکتهای فراملی شدهایم؟ آمارها در این رابطه روشن است و ما نیاز به فعالیت بیشتر در این حوزه و تعامل با اتاقهای بازرگانی کشورها داریم.
- – دیپلماسی طرفینی: در این رابطه وضعیت دیپلماسی ما بهتر بوده، اما همچنان با نگاهی به شرکای تجاری فعلی و عرصههای تجاری بالقوه موجود، مشخص میشود که دارای نقشه راهبردی نیستیم. اینکه بدون توجه به نیازهای موجود و آتی، اقدام به برقراری روابطی کنیم که بعداً توسط دلارهای سعودی خریداری شود، صرفاً اتلاف منابع کشور است.
- شرکا و اطراف تجاری تأثیرگذار
3-1 – چین
چین اکنون بزرگترین شریک تجاری ایران است. چین برای تداوم رشد اقتصادی خود نیازمند منابع انرژی خاورمیانه است و البته ایران مؤثرترین کشور در این حوزه بوده که دارای منابع گسترده نفت و گاز است. علاوه بر این افغانستان و ایران بر شاهراه رویای توسعه چین و دسترسی به نقطه اتصال زمینی افریقا، آسیا و اروپا قرار گرفتهاند. از همین جهت امنیت و ثبات این دو برای چین پراهمیت است. علاوه بر این چین کشوری با بیش از یک میلیارد جمعیت و اقتصادی شکوفا، کشوری مستعد برای گردشگری بینالمللی است. بهبیاندیگر به ازای هر شش انسان، یک نفر چینی است که خود گویای پتانسیل عظیم بازار توریسم چین است. در مقابل اما چین همیشه سعی دارد که از سیاست تقابل با ایالاتمتحده خودداری کند. بنابراین در مواجهه با تحریمها چندان نمیتوان به چین تکیه کرد؛ هرچند باید فعالانه بر بازار گردشگری چین اثرگذار بود.
3-2- اتحادیه اروپا
اتحادیه اروپا مشتری یکسوم نفت ایران است و در بحث توسعه میادین نفتی و گازی و همچنین صنایع سبک و سنگین مانند خودروسازی، یکی از شرکای مهم تجاری ایران محسوب میشود. علاوه بر این اروپا دارای جمعیت حدود یکمیلیاردنفری است که ایران را بهعنوان مقصد گردشگری، گزینه مناسبی میدانند. اما وزنه تجاری اروپا با ایالاتمتحده حدوداً 60 برابر سنگینتر است و بسیار غیرمنطقی است که از اروپا انتظار داشت در جنگ تجاری آتی، طرف ایران را بگیرد (همانطور که دکتر ظریف بر آن تأکید داشت). از طرف دیگر اقتصاد اروپا مبنی بر بازار آزاد بوده و کشورهای اروپایی نمیتوانند شرکتها را وادار به تجارت با ایران کنند.
3-3- خاورمیانه
خاورمیانه خانه ایران تلقی شده و بازارهای مناسبی در اختیار ایران قرار داده که متأسفانه از آنان غافل بودهایم. از سوآپ نفت و گاز گرفته تا ترانزیت کالا، از استفاده از آسمان بهعنوان کریدور تا شکست حصر قطر، و بازارهای آماده عراق و افغانستان بالاخص برای کالاهای ساختمانی ما. علاوه بر این ما مجبور به همکاری در اوپک هستیم. امری که از نامه جدید وزیر نفت به دبیرکل اماراتی اوپک برنمیآید. بنابراین بهجای کمک به حصر کردستان باید فعالانه در بازارهای موجود دخالت کرد و فرصتهای مختلفی به وجود آورد.
3-4- افریقا
در شرایط فعلی افریقا را نمیتوان بازار مناسبی برای ایران دانست. چراکه ورود به اقتصاد افریقا نیازمند سرمایهگذاری طولانیمدت است که اکنون امکان آن برای ایران وجود ندارد. بازار افریقا میتواند در آینده برای ایران پربار باشد.
3-5- روسیه
روسها دارای کرسی دائم در شورای امنیت و همچنین یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت دنیا هستند که میتواند تأثیری چشمگیر بر بازار انرژی داشته باشد. اما روسها شریکی قابل پیشبینی نیستند. آنان در قطعنامه یمن علیه ایران از حق وتو استفاده کردند، اما چندی بعد از ایران خواستند تا از سوریه خارج شود. از سوی دیگر آنان از هر زمان دیگری به اسرائیل نزدیکتر شدهاند. ازلحاظ تاریخی نیز نمیتوان از روسیه بهعنوان شریکی راهبردی نام برد و بر آن تکیه کرد.
3-6- ایالاتمتحده
بزرگترین کشور مشکلساز برای اقتصاد ایران ایالاتمتحده است که متأسفانه اکنون از دلارهای سعودی نیز در این راستا بهرهمند شده است. در مقابل ایران نیز دارای طبقه نخبه در خاک ایالاتمتحده است که میتوانند لابی تأثیرگذاری باشند.
3-7- امریکای لاتین
منطقهای که معمولاً از آن غافلیم، ولی قابلاتکاترین بازار اقتصادی را برای ما دارد. تولید ناخالص بالای منطقه، وجود قراردادهای بازار آزاد منطقهای متنوع که اکثراً ایالاتمتحده نیز عضو آنهاست، سابقه مثبت سیاسی و اقتصادی ایران در آن منطقه، وجود جمعیت بالا و نزدیکی به ایالاتمتحده ازجمله امتیازات غیرقابلچشمپوشی است.