آینده پول به کجا می رود؟

مردم هرروز از پول استفاده مي‌كنند و هنوز در فهم آن مشكل دارند. آن تجربه اقتصادي كه به عنوان پول‌محوري شناخته مي‌شود – محدود كردن عرضه پول به منظور كنترل تورم – وقتي كه آشكار مي‌شود غيرممكن است تعريف دقيقي از عرضه پول ارائه شود، رها شده است.

پول در حال تغيير كردن است و اين كتاب به جايي پرداخته است كه فناوري پول ممكن است ما را در آينده ببرد. فناوري فهم ما را از پول از يك چيز فيزيكي به بيت‌هايي غير قابل ديدن از اطلاعات تغيير داده است. با ورود كارت‌هاي هوشمند، تلفن‌هاي همراه و بيت‌كوين، ايجاد شكل‌هاي جديدي از پول از هر وقت ديگري ساده‌تر شده است. اساسا پول به طرز تفكيك‌ناپذيري به هويت‌هاي ما ربط پيدا كرده است. كارت يا تلفن شما مي‌تواند شما را از نظر امنيتي شناسايي كند و نيز اطلاعات شما را قادر سازد كه به پول شما مرتبط شوند. (مثلا كارت‌هاي امتيازدهي فروشگاه‌ها را در نظر آوريد.) براي درك همه اينها و دريافتن اینکه شما در آينده به كجا ممكن است برويد، ابتدا بايد نگاهي به عقب انداخت و تاريخ كاملي از پول را كه هزاران سال را در بر مي‌گيرد نگاه كرد. شواهدي را مي‌توان از گذشته نزدیک يا باستاني، براي آينده احتمالي مشاهده كرد. از اينها گذشته، همه «آينده» از امروز شروع نمي‌شود. براي نمونه، ممكن است اين استدلال مطرح شود كه آينده پول، پيش از سال 1971 ميلادي شروع شده است، زماني كه پول به جاي اینکه ديگر با پشتوانه نوعي كالا منتشر شود، شروع كرد به منتشر شدن با پشتوانه اعتبارش. در اين نقطه، پول تبديل به تعدادي از بيت‌ها شد. با نگاه كردن به عقب‌تر، يعني جهان قبل از پول نقد و بانك‌هاي مركزي، ما چندين «واحد پولي» را مي‌بينيم كه در سطح جوامع كار مي‌كنند و نيز استفاده از مبادله پاياپاي را مشاهده مي‌كنيم. جديدترين فناوري‌ها پول را به جايي كه از آن برخاسته بازمي‌گرداند: يك جايگزين براي حافظه، براي ضبط ديون ناشي از بدهي متقابل در چندين جامعه كه با هم وجه مشترك دارند. با اين حال، در اين زمانه پول هوشمند خواهد بود. پول خواهد بود كه ارزش‌هاي جوامعي را كه آن را توليد مي‌كنند منعكس مي‌كند. پول آينده خواهد دانست كه كجا ايستاده است، چه‌كساني از آن استفاده مي‌كنند و آنها براي چه از آن استفاده مي‌كنند.

 آينده پول

مردم هرروز از پول استفاده مي‌كنند و هنوز در فهم آن مشكل دارند. آن تجربه اقتصادي كه به عنوان پول‌محوري شناخته مي‌شود – محدود كردن عرضه پول به منظور كنترل تورم – وقتي كه آشكار مي‌شود غيرممكن است تعريف دقيقي از عرضه پول ارائه شود، رها شده است. مفهوم نرخ‌هاي بهره منفي كه به وسيله برخي از بانك‌هاي مركزي مدرن ارائه شده، آنهايي را كه فكر مي‌كنند پس‌اندازكنندگان بايد براي صرفه‌جويي تشويق شوند سردرگم مي‌كند.

بايد طبيعت اين ابزار اساسي اقتصادي، يعني پول را به طور گسترده‌اي بررسي كرد. پول طي دوره‌هاي مختلف خود را با نيازهاي جامعه و اقتصاد هماهنگ كرده است. اين تغييرات اغلب به اين دليل اتفاق افتاده است كه شكل‌هاي قبلي پول بيش از اندازه غيرقابل ‌انعطاف بوده‌اند. در قرون وسطا، سكه‌هاي فلزي با اسكناس‌هايي كه قابل‌ مبادله بودند تكميل شدند براي اینکه تجارت طولاني‌مدت آسان‌تر شود. كارت‌هاي اعتباري و نقدي جايگزين فرآيند پرزحمت نقد كردن چك‌ها شدند.

پول ممكن است دوباره تغيير كند. پول نقد بايد تضعيف شود تا از بين برود و همين‌طور هم خواهد شد. آينده نه به كارت‌هاي پلاستيكي،‌ بلكه متعلق است به تلفن‌هاي همراه. در كنيا،‌ صدها كسب‌وكار شامل شركت‌هاي پيشرو، پذيرفته‌اند كه پرداخت پول را از طريق يك نظام بر پايه موبايل انجام دهند كه به «ام- پِسا» شناخته شده است (پسا در زبان سواحيلي به معني «پول» است). بيش از دوسوم بزرگ‌سالان از اين نظام استفاده مي‌كنند. با كارت‌هاي پرداخت پول، شما به خرده‌فروشان پول مي‌پردازيد. با تلفن‌هاي همراه، افراد مي‌توانند به يكديگر پول بپردازند. و اين كار، همه‌چيز را تغيير مي‌دهد.

به علاوه، آينده مي‌تواند شاهد خريد «بدون اصطكاك» باشد. يك ماشين «اوبر» مي‌گيريد و نقل و انتقال پول با راننده وجود ندارد. اين اپليكيشن از قبل جزئيات كارت اعتباري شما را دارد. وقتي كه ماشين را ترك مي‌كنيد، فقط در را مي‌بنديد و سپس يك ايميل با جزئيات صورت‌حساب دريافت مي‌كنيد. همين کار ممكن است در آينده در سوپرماركت‌ها انجام شود. همان‌طور كه از مغازه خارج مي‌شويد، يك دستگاه باركدخوان جزئيات خريد‌هاي شما را ثبت خواهد كرد و از حساب بانكي‌تان پول را كسر مي‌كند.

همه اينها امكان‌پذير است. سؤال اين است كه چه‌كسي كنترل اين پول الكترونيكي را در دست دارد. در آينده، جوامع به جاي كشورها منتشركنندگان عادي ارزها خواهند بود. اين جوامع مي‌توانند بر اساس شهرها شكل گرفته باشند يا خصوصيات مشتركي مثل مذهب مشترك يا حتي علاقه و اشتياق به يك تيم ورزشي.

همه اين واحدهاي پولي رقيب يكديگر مي‌توانند ارزش‌هاي متفاوتي داشته باشند. به طور نظري، اين امر نبايد مسئله‌اي پيش بياورد. نرم‌افزاري كه در تلفن‌هاي همراه و در سيستم‌هاي پرداخت خرده‌فروشان هست، به طور مستمر مي‌تواند نرخ مبادله درست را محاسبه كند و ارقام صورت‌حساب را با آنها مطابقت دهد. اما پول هم يك وسيله براي مبادله است و هم يك وسيله براي ذخيره كردن ارزش. اگر تعداد گوناگوني از واحدهاي پولي الكترونيكي غيررسمي و رقيب يكديگر هم وجود داشته باشد، همين امر صادق است.

اینکه برخي جوامع وسوسه شوند انتشار واحد پولي را ادامه دهند، مطمئنا خيلي خوب است. اما اين واحدهاي پولي الكترونيكي ممكن است مبتلا به كاهش ارزش سريع شوند. برخي از واحدهاي پولي ممكن است جريان نقدينگي خيلي كمتري از بقيه واحدهاي پولي داشته باشند. اينجا ممكن است حتي شكافي بين قيمت‌هاي خريد و فروشي باشد كه افراد با آنها ارز را مبادله مي‌كنند. خرده‌فروشان ممكن است از پذيرش چنين واحدهاي پولي سر باززنند. در بهترين حالت، ممكن است بحث‌هاي زيادي درباره اين واحدهاي پولي در ميان مصرف‌كنندگان آنها وجود داشته باشد. بانك‌هاي مركزي تمايلي ندارند كه كنترل روي عرضه پول را كه تاثيرات جدي روي مديريت اقتصادي دارد، از دست بدهند. بايد ديد كه آيا همان‌طور كه پيش‌بيني مي‌شود آنارشيسمي هم خواهد بود يا نه.

نقطه شروع كتاب

وقتي من در خانه‌ام براي اولين بار به منظور ایراد يك سخنراني در ژانويه سال 2015 به «تِد اكس وركينگ» (مجموعه همايش جهاني با شعار «ايده‌ها ارزش گسترش دارند») دعوت شدم، تصميم گرفتم به موضوع پول بپردازم. من خيلي زياد درباره نقل‌وانتقال در درگاه‌هاي الكترونيكي پرداخت پول طي دهه‌ها كار كرده بودم و به دليل اینکه بيت‌كوين به موضوعي براي يك مكالمه بين نخبگان تبديل شده بود،‌ فکر کردم به عنوان آينده پول، آن موضوع را براي سخنراني انتخاب كنم. به طور مشخص‌تر، من برگشته بودم به تلاش براي كشف اين مفهوم كه فناوري ممكن است پول را به گذشته خود بازگرداند، به نسخه‌اي محلي‌تر و متنوع‌تر از پول كه ما به آن عادت داشتيم، چيزي كه در كتاب قبلي‌ام به نام «هويت پول جديد است» (سال 2014) به آن پرداخته بودم. وقتي كه پس از آن، براي تهيه يك مقاله درباره آينده پول براي شماره ژوئيه 2015 مجله «كينگز ريويو» دعوت شدم، ايده‌هاي سخنراني «تد اكس» را گسترش دادم تا يك مقاله دوقسمتي بنويسم و سپس دست به كار شدم تا از آن مقالات به عنوان نقطه شروع اين كتاب استفاده كنم. من كه از كتاب مشهور «زندگي اجتماعي پول» نوشته نايجل داد جامعه‌شناس، براي ارزيابي تاثيرات متقابل درخت تكاملي و فناورانه پول و زمينه اجتماعي آن الهام گرفته بودم، فكر مي‌كردم جالب خواهد بود به ايده‌هايم از منظر علوم اجتماعي در پيوند با پيش‌بيني فناوري نگاه شود تا چشم‌اندازي ايجاد شود كه از خلال آن بتوان دريافت فناوري پول را به كجا مي‌برد.

در يك سطح، به اين سؤال نمي‌توان پاسخ داد چون خط سير فناوري ابزاري است كه مدعي است بهتر از هر وقت ديگري است. اینکه چطور جامعه از اين ابزار استفاده مي‌كند يك موضوع به‌كلي متفاوت است. درباره پول بايد به روشي مفيد و ساختاري فكر كرد تا بتوان به ايده‌هايي دست يافت درباره اینکه چطور ما – به عنوان جامعه – بايد از ابزارهاي جديدي استفاده كنيم تا پول را متحول كنيم.

كسي ممكن است استدلال كند در عين حال كه در قبال ابزارها بي‌طرف است، فناوري مسيري به سمت يك جامعه خاص ايجاد كرده است. با در نظر گرفتن اینکه چنين مسيري به دشت به سمت تمركززدايي، توزيع و كم كردن سراسري قدرت دولت است، اين امكان وجود دارد كه خروجي چنين جامعه‌اي يك انسان‌شناسي اجتماعي باشد كه به ما قدرت پيش‌بيني آينده پول را مي‌دهد. در آينده پول، ما به پول‌هاي جوامع داراي اشتراك گذشته برخواهيم گشت؛ پول‌هايي كه هوشمند خواهند بود، داراي ارزش هستند و ما را مي‌شناسند، به جاي اینکه ما آنها را بشناسيم.

دنياي بعد از استاندارد طلا

اينجا، دم دست من، داستاني است كه به طور اتفاقي با آن مواجه شدم؛ اين داستان يك روايت اصليِ «يك نفر با داروي بي‌هوشي به خواب مي‌رود و يك قرن بعدتر به دنيا مي‌آيد تا به دنبال يك جامعه الگو بگردد، آن‌گاه درمي‌يابد كه اين جامعه تمامش يك رويا است» دارد كه سخت است با چشمان دنياي مدرن خوانده شود چون جامعه كامل كه نويسنده مجسم مي‌كند يك ابردولت كمونيست است كه شبيه «ديزني‌لند»ي به نظر مي‌رسد كه به وسيله استالين اداره مي‌شود. هركسي براي دولت كار مي‌كند و بنابراين برنامه‌ريزان دولتي مي‌توانند توليد را به حداكثر برسانند و «ناكارآمدي» بازار آزاد از بين مي‌رود.

زماني در وسط اين روايت، به مسافر زمان از سوي ميزبانش، دكتر لته مهربان، در دوران مدرن گفته مي‌شود كه پول نقد ديگر وجود ندارد. در عوض، مردم از «كارت‌هاي اعتباري» استفاده مي‌كنند؛ اين امر مرا بيشتر تحت تاثير قرار مي‌دهد تا وضعيتي غيرمعمول كه در وضعيتي آرمان‌شهري وجود دارد؛ وضعيت‌هايي آرمان‌شهري كه همان‌طور كه نايجل داد مشاهده كرده، از «جمهوري» افلاطون تا سريال «پيشتازان فضا»، به نظر مي‌رسيده نه‌تنها اصلا شامل پول نبوده بلكه بايد ژتون و كد شخصي رايانه‌اي را هم بايد در مورد آنها فراموش كرد.

در حالي كه نويسنده اين داستان صحبتي از تلفن، اينترنت،‌ هواپيما يا اقتصاد دانش‌محور نمي‌كند، پيش‌بيني‌هاي بصيرانه‌اي از تكامل پول ارائه مي‌كند. وقتي كه درباره يك امریکايي كه مي‌خواهد به برلين برود صحبت مي‌شود، آن دكتر مهربان به اين اشاره مي‌كند كه چقدر وضعيت همراه با آسايشي است كه به جاي ارزهاي خارجي از كارت‌هاي اعتباري استفاده شود: «دكتر جواب داد: يك كارت اعتباري امریکايي. اين كارت‌ها به همان اندازه خوب است كه طلاي امریکايي قبلا خوب بود.»

در اين داستان دنياي بعد از پايان استاندارد طلا براي دلار خيلي عالي توصيف شده است. با اين حال، فكر مي‌كنم هيجان‌انگيزترين نگاه به آينده پول در اواخر اين كتاب آمده است، وقتي كه مسافران زمان از ميزبان قرن بيست‌ويكمي خود مي‌پرسند «آيا كارت‌هاي اعتباري براي زنان همان‌طور صادر مي‌شود كه براي مردان؟» و پاسخ مي‌آيد: «مطمئنا.»

اين پاسخ شايد براي شما يك متن ساده به نظر بيايد اما اولين اشاره به يك كارت اعتباري است كه من آن را در بخشي از يك روايت داستاني يافته‌ام. اين كتاب نوشته ادوارد بلامي است و نامش «نگاه كردن به عقب، 2000-1887» است. اين كتاب در سال 1886 نوشته شده است، يك قرن قبل از اینکه كارت اعتباري به نمادي بسيار مهم براي پول تبديل شود و كتابي بود كه در روزهاي خودش پرفروش شده بود. من نسخه دهه 1940 آن را در جلوي خودم دارم بنابراين مي‌توانم بگويم كه شصت سال بعد از آن نيز هنوز چاپ مي‌شده است.

گفتمان پول در اين كتاب مثالي فوق‌العاده از اين است كه چگونه داستان علمي – تخيلي درباره آينده نيست بلكه درباره اكنون است: پاسخ «مطمئنا» به طور واضحي تمايل دارد خواننده دوره ويكتوريايي را شگفت‌زده كند،‌ همچنان كه پيش‌بيني تونل شيشه‌اي كه وقتي باران مي‌بارد، پياده‌روها را پوشانده آنها را شگفت‌زده مي‌كرده است. در اين كتاب من روايتي را باز خواهم كرد كه خواننده معاصر را شگفت‌زده كند و مايلم اين كار را (وقتي كه از فناوري به عنوان يك رانه براي تغيير و از زيرساخت‌ها به عنوان يك امر لازم براي آن استفاده مي‌كنم) با پيروي از مثال بلامي و در نظر داشتن علوم اجتماعي براي پيش‌بيني‌هايم، انجام بدهم.

 در جست‌وجوي يك حكايت

در قلب اين حكايت، دو رابطه وجود دارد: يك رابطه بين فناوري پول و تكامل فناورانه وسيع‌تر از آن و نيز يك رابطه بين فناوري پول و شيوه‌اي كه جامعه به پول فكر مي‌كند. اگر بخواهيم از يك تجسم روشن براي تشريح اين وضعيت استفاده كنيم، مي‌توانيم بگوييم براي دانشمندان خيلي سخت است كه جهاني را تصور كنند كه با سازوكار ساعت كار كند، قبل از اینکه يك ساعت را ابتدا ديده باشند. به همين ترتيب، خيلي سخت است كه به فناوري پول فكر كنند،‌ بدون اینکه با سازوكار پول از قبل آشنا باشند.

شما نمي‌توانيد سكه‌ها را ابداع كنيد قبل از اینکه كسي از قبل ذوب كردن فلزات را ابداع كرده باشد، نمي‌توانيد بدون ابداع چاپ، اسكناس را ابداع كنيد، نمي‌توانيد شركت «وسترن يونيون» را قبل از تلگراف ايجاد كنيد و روشن است كه نظاير همين حكايت نيز جاري و ساري است. اما چه‌چيزي مي‌تواند فناوري زمان حاضر باشد كه به ما درباره فكر كردن به پول آينده كمك كند؟ من تصور مي‌كنم كه بيشتر مردم به پول به عنوان اسكناس‌هاي 100 دلاري و طلا در «فورت‌ ناكس» (پايگاه ارتش امریکا در كنتاكي)، اسكناس‌هاي 500 يورويي و كارت‌هاي پلاستيكي، اسكناس‌هاي 50 پوندي و بانك انگلستان فكر مي‌كنند. اين الگوي امروزي فكر كردن به پول است، خيلي دورتر از آن چيزي كه سياستمداران مورد نظر قرار مي‌دهند. فكر مي‌كنم عموم مردم در اشتباه هستند. ما همين حالا هم در آينده زندگي مي‌كنيم چون آينده پول از سال 1971 شروع شده است، يعني زماني كه دولت امریکا ارتباط بين ذخاير ارزي جهان با هرچيزي فيزيكي (در آن مورد، طلا) را به‌كلي قطع كرد.

ما بايد مدل‌هاي ذهني خود از پول را اصلاح كنيم و با زمانه تطبيق بدهيم و شروع كنيم به كشف الگوهاي آينده، يعني هم آن را شكل بدهيم و هم ببينيم كه به كجا ما را خواهد برد. قبل از اینکه ثبت تاريخ در بابِل باستان آغاز شود، پول وجود داشته است و پول وقتي كه ديگر بيت‌كوين فراموش شده باشد، به وجود خود ادامه خواهد داد. اما پولي كه مورد استفاده بابِلي‌ها قرار مي‌گرفت، پولي كه ما امروز مورد استفاده قرار مي‌دهيم و پولي كه در آينده مورد استفاده قرار خواهد گرفت، همه با هم متفاوت هستند. روشي كه امروزه پول با آن كار مي‌كند پيامد تمهيدات و ساختارهاي نهادي خاصي است، نه قانون طبيعت.

 پاسخ 42 است

چندي پيش، مجله «آتلانتيك» فهرستي از 50 نقطه‌عطف بزرگ را از زمان اختراع چرخ تا سال 2013 منتشر كرد. آنها از دانشمندان، مورخان و متخصصان فناوري گوناگون و مشهوري خواسته بودند كه فهرستي از اختراعات را رتبه‌بندي كنند و سپس آنها را بر اساس يك ويژگي كنار هم قرار دهند. رتبه 1 چاپ مطبوعات بود اما آنچه كه توجه مرا جلب كرد، ظاهر شدن اسكناس كاغذي در رتبه 42 بود. اين اتفاق مرا وادار كرد به اين فكر كنم كه در مبادلات بزرگ كالاها، جايگزيني اشيا با انواع مختلف ثبت كردن‌ها،‌ به گذشته‌هاي خيلي دور بازمي‌گردد و تا همين امروز ادامه يافته است، يعني تا زمانه حاضر كه بحث‌هاي جذابي درباره استفاده از كدگذاري براي مديريت اوراق بهادار ديجيتالي انتشاريافته وجود دارد. آيا پول كاغذي همان‌قدر يك نقطه عطف فناورانه به حساب مي‌آيد كه لوح‌هاي رُسي در زمان بابِل باستان به حساب مي‌آمدند يا امروزه زنجيره بلوكي (در فناوري بيت‌كوين) شايد در دوران همه‌گيري اينترنتي به حساب مي‌آيند؟

كنش و واكنش بين پول و فناوري پول پيچيده‌تر و داراي قابليت فهم كمتري از آن چيزي است كه شما ممكن است فكر كنيد؛ فقط در نظر بگيريد كه چقدر هردوی اين موارد در طول تاريخ تجربه اندوخته‌اند. اين وضعيت همان‌طوري است كه جِوونز از دوران ويكتوريايي در سال 1884 نوشته است:

«اين يك بداقبالي براي آن چيزي است كه شايد علم فناوري پولي ناميده شود؛ چيزي كه مطالعه‌اش تقريبا لازم است محدود شود به چند مقام رسمي كه در استخدام ضراب‌خانه‌هاي دولتي هستند. بنابراين ما به سختي مي‌توانيم شاهد همان پيشرفت‌هايي باشيم كه در توليد پول به عنوان شاخه‌اي از توليد در جايي كه رقابت وسيع و آزاد هست، وجود دارد.»

خوب، اين مربوط به آن موقع است و امروز، امروز است و وضعيت متفاوت. «علم فناوري پولي» در حال تبديل به يك شاخه مطالعاتي وسيع‌تر است و با ورود كارت‌هاي هوشمند، تلفن‌هاي همراه و بيت‌كوين، خلق پول خودتان و كار كردن با آن، ساده‌تر از هر زمان ديگري شده است. سال‌ها پيش، پسر من شروع به مبادله كالا از طريق آي‌فون خود كرده است و در اين كار بصيرت و زبردستي‌اي به كار مي‌كند كه به اندازه مهارت و زبردستي دلالان ماهر وال‌استريت است. اكنون شما مي‌توانید اپليكيشن «بريكستون پاوند» را روي تلفن همراه هوشمند خود دانلود كنيد و خريد و فروش را انجام بدهيد. حتي همين حالا كه من دارم اين مطالب را مي‌نويسم، بچه‌هايي در زيرزمين‌ها هستند كه روياي «داج‌كوين‌»ها و «دراخما»هاي آينده را در سر مي‌پرورانند.

 دوره‌هاي پول

دنبال كردن خط‌سير پول طي زمان كار دشواري است؛ زماني كه فناوري‌هاي نوين در دهه 1960 ابداع شدند (مثل كارت‌هاي داراي نوار مغناطيسي) يا اتفاقاتي كه در دهه 1860 افتاد (مثل دلار كاغذي امریکا كه به طور غيررسمي داراي ارزش و در سطح ملي شناخته‌شده بود)،‌ به علاوه فناوري‌هايي كه هنوز به طور كامل ابداع نشده‌اند (مثل «سوارتز»). اين‌طور به نظر من مي‌رسد كه خُرد شدن اعتباري، ركود، سقوط سال 2008 و بحران‌هاي متنوع بدهي و ارزي، بسياري از افراد را مجبور مي‌كند به پول، بانك‌داري و اقتصاد به طريقي فكر كنند كه قبلا فكر نكرده‌اند. اين اتفاقات پشت سر هم به اين معني هستند كه مردم به جاي استفاده از فناوري پول براي راه‌اندازي نسخه ديجيتالي پولي كه همه ما براي يك نسل آن را داشته‌ايم، شروع به فكر كردن به اين مسئله كرده‌اند كه از اين فناوري براي به وجود آوردن انواع جديدي از پول استفاده كنند.

وقتي كه اقتصاد به خوبي و سلانه‌سلانه به كار خود ادامه مي‌دهد، هيچ‌كس (دست‌كم همه سياستمداراني كه «مسئول» آن اقتصاد هستند) سؤال درباره اين را كه پول چيست، بانك‌ها چه‌كار مي‌كنند يا اثر مخرب تغيير فناوري چه ممكن است باشد، متوقف مي‌كنند. من بيشتر عمر كاري خود را صرف نگاه كردن به شيوه‌هايي كرده‌ام كه بانك‌ها، شركت‌هاي پرداخت پول و دولت‌ها از فناوري‌هاي جديد بهره مي‌گيرند و بنابراين اغلب بايد به اینکه اقتصاد ديجيتال چطور تكامل خواهد يافت فكر مي‌كردم. پول يك جزء اساسي از اين اقتصاد است، چنان كه گويي احكام واحد پولي پس از دوران برتون وودز يك پديده طبيعي يا آخرين مرحله از يك فرآيند انقلابيِ هدايت‌شده است.

كريستين دسان، استاد دانشكده حقوق دانشگاه هاروارد، مي‌پرسد اگر سرمايه‌داري دوران صنعتي پيامد «طراحي دوباره» پول در قرن هفدهم بود، چرا ما بيشتر درباره طراحي پول بحث نمي‌كنيم و من از صميم قلب با او موافقم. ما بايد بيشتر در اين‌باره بحث كنيم. ساختار بانك‌هاي مركزي، بانك‌هاي تجاري و موسسات بين‌المللي كه ما در حال حاضر داريم، ريشه در دوران ديگري دارند و بايد تغيير كنند. ما در گذشته آنها را نداشتيم و در آينده نيز نخواهيم داشت.

 گذشته: پول 1.0

اولين نوآوري بزرگ در دنياي امور مالي – بانك‌داري –  متعلق به دوراني از پول است پيش از زمان‌هايي كه قابل ملاحظه باشند. يعني ريشه‌هايش به بانك‌هاي غلات در دوران آشوريان باستان و پادشاهي‌هاي بين‌النهرين مي‌رسيد. لوح‌هاي 5هزارساله با خط ميخي به بانك‌داري و مبادله خارجي اشاره دارند و نيز به وام‌دهي تضمين‌شده و تضمين‌نشده. تصور مي‌كنم الواح بيشتري هستند – احتمالا در تاريخ گم شده‌اند – كه به اين اشاره مي‌كنند كه بانك «ايشتار» (يكي از الهه‌هاي آشوري) بورس‌بازي‌هاي غيرعاقلانه با اوراق بهادار برنز را در آستانه عرضه آهن ضمانت مي‌كرده است. در حدود 4 هزار سال پيش، آتشكده‌هاي بابِل پول‌ها را در قالب حساب‌هاي پس‌انداز تحويل مي‌گرفتند و وام‌ مي‌دادند و تا سال 750 پيش از ميلاد، نوعي مقررات نظارتي از نوع نظارت‌هاي بانكي «بازل 1» در قانون حمورابي وجود داشت.

تا آن زمان، پول مدخل‌هايي بود در دفاتر كلي كه با هيچ‌كس به اشتراك گذاشته نمي‌شد و روي الواح رُسي ضبط مي‌شد. پول به عنوان چيزي كه خودش يك قلم كالا باشد، يك نوآوري مربوط به دوران متاخرتر است. زمان اولين سكه‌هاي قابل‌تشخيص به دوران ليديه (پادشاهي غرب آناتولي واقع در تركيه امروزي) مي‌رسد، يعني بيش از 2500 سال پيش. اين سكه‌ها از الكتروم ساخته شده بودند، آلياژي از طلا و نقره، و خصوصيات اصلي آنها (وزن‌هاي استانداردشده براي مسكوكات و برخي از انواع علايم سازنده) به‌سرعت از آنجا به ديگر نقاط گسترش يافت. شاه آلفرد يك نظام كارا براي ضراب‌خانه‌هايي داشت كه در انگلستان قرن نوزدهم كار مي‌كردند.

انقلاب بعدي – پول كاغذي – از چين آمد. قوبیلای‌خان، با توجه به دورانديشي مالي خود، يك نظام پول كاغذي ايجاد كرد كه براي رواج آن از يك تنبيه مستوجب مرگ استفاده كرد؛ به اين صورت كه مجازات مرگ را براي كساني در نظر گرفت كه به جاي پذيرش پول كاغذي او، سعي مي‌كردند از طلا يا نقره استفاده كنند. ماركو پولو نيز در سفرنامه خود به همين امر اشاره كرده است:

«علاوه بر اين، همه تجاري كه از هند یا ديگر كشورها وارد مي‌شوند و با خود طلا يا نقره يا جواهر يا مرواريد مي‌آورند، از اينكه آنها را به كسي بفروشند منع شده‌اند اما امپراتور قيمت‌هاي سخاوتمندانه‌اي بابت آنها به آنان مي‌پردازد كه در قالب قطعات كاغذ هستند… و با اين پول كاغذي آنها مي‌توانند هر چيزي را كه دوست دارند در هر جايي از سراسر امپراتوري بخرند.»

حاكمان چيني بعدي، بدون اینکه ضوابط مالي قوبیلای‌خان را رعايت كنند، مسئول خطرناك‌ترين امر راه‌اندازي فناوري پول كاغذي بودند: كسري ذخاير. آنها اين‌طور فكر كردند كه چون تجار به پول كاغذي ايمان آورده‌اند، ديگر اهميت ندارد چقدر طلا يا نقره يا جواهر يا مرواريد در خزانه امپراتوري باشد. بنابراين آنها تسليم اين وسوسه غيرقابل اجتناب تسهيل كمي پول شدند و چه مي‌خواستند و به احتمال خيلي زياد چه نمي‌خواستند، شروع به چاپ پول كاغذي كردند. نظام واحد پولي كاغذي آنها سرانجام در قرن چهاردهم بر اثر تورم بسيار زياد سقوط كرد (حدس مي‌زنم همه آنها در آخر كار به اين سرنوشت دچار شدند) و به طور مستقل توسط تجربيات پولي بزرگ بعدي – در جهان جديد – نيز مشكلاتش مورد مداقه قرار نگرفت، تا اینکه توسط جامعه بوميان ماساچوست، شروع به انتشار پول كاغذي در سال 1698 كرد.

در حوالي همان دوراني كه فناوري پول كاغذي رونق خود را بازيافت، آخرين نوآوري بزرگ پولي در دوران ماقبل مدرن، يعني بانك‌‌هاي مركزي، در كنار قهوه‌خانه‌ها در آمستردام ظهور كرد. آنها چه چيزي دود مي‌كردند؟ اما فكر آنها گسترش يافت و در سال 1692 بانك مركزي انگلستان به نيت جنگ مالي عليه فرانسه به وجود آمد. فرانسه بر حسب اتفاق تبديل به منبعي از انواع تجربيات مالي احمقانه شده بود كه در نهايت به يك فاجعه ختم شد: اسيگنا، بانك رهني جان لا، اتحاديه پولي لاتين و… يورو.

دوران گذشته با پول در قالب بدهي‌هايي به صولت كالا و سپس يك كالا (هر چيزي از غلات تا صدف تا طلا) يا مطالبه چنين كالاهايي شروع شد. انقلاب كشاورزي منجر به ظهور شهرها و آستانه رسيدن به بانك‌داري و در نهايت، سكه‌ها شد. با ادامه پيدا كردن زمان از دوران باستان تا دوره‌هاي مدرن، پياده‌سازي فناورانه پول از مسكوكات به سوي اسكناس‌ و چك‌هاي چاپي حركت كرد. سپس انقلاب صنعتي اجازه داد كه تغييرات پولي سريع‌تر انجام شود، همچون حركت از اسب به سوي قطار بخار، تا اینکه فناوري پول را از محدوديت‌هاي فيزيكي رها كرد. زمان‌هاي گذشته درباره پولي بود كه در قالب اتم‌ها و مولكو‌ل‌ها وجود داشت.

 اكنون: پول 2.0

عصر حاضر از سال 1871 شروع شد، زماني كه شركت «وسترن يونيون» شروع به انتقال حواله‌هاي الكترونيكي رسمي از طريق تلگراف كرد و به اين ترتيب، به ما كمك كرد تا به خوبي تفاوت بين اختراع و نوآوري را بفهميم. در آن زمان،‌ گروه مديريتي «وسترن يونيون» براي انجام اين كار خود،‌ اختراع جديد را كه تلفن بود نپذيرفت و مشهور است كه اعلام كرد:

«تلفن وقتي كه به طور جدي به عنوان يك راه ارتباطي ارزيابي مي‌شود، داراي تعداد زيادي از نقطه‌ضعف‌ها است. اين ابزار ذاتا براي ما ارزشي ندارد.»

ممكن است بگوييد كه اين يك روش مديريتي بوده است اما براي يك شركت تلگراف دلايلي كه به موج تلفن اتكا كند، بيشتر از دلايلي نبود كه شركت «مايكروسافت» به دنبال اختراع «گوگل» برود يا مهم‌تر از آن، براي يك بانك كه به دنبال ابداع كارت‌هاي پرداخت پول برود. اما آيا آنها نادان بودند؟ 25 سال طول كشيد تا تلفن بتواند نقشي جدي در كسب‌وكار تلگراف بازي كند (كسب‌وكاري كه در سال 1929 به اوج خود رسيد) و در حالي كه «وسترن يونيون» آخرين تلگرام‌هاي خود را تا چند سال پيش‌تر فرستاده بود، هنوز پول‌هاي عمده‌اي را از طريق حواله‌هاي الكترونيكي رسمي منتقل مي‌كرد. به طور تصادفي، صرفا به اين دليل كه به جاي بانك‌ها شركت‌هاي فعال در حوزه ارتباطات نوآوري‌هاي مربوط به پول را انجام مي‌دادند، در سال 1914 «وسترن يونيون» به برخي از بهترين مشتريانش كارت‌هايي را داده بود كه مي‌توانستند با آنها پرداخت اقساطي را انجام بدهند (بدون بهره). من اين گمان را دارم – هر چند جست‌وجو در گوگل اين گمان را تاييد يا رد نمي‌كند – كه دليل اینکه كارت‌هاي پرداخت كنوني در شكل و اندازه‌اي هستند كه اكنون دارند، اين است كه «كارت‌هاي فلزي» شركت «وسترن يونيون» آن موقع به اين شكل و شمايل بودند.

نوآوري در بانك‌داري يك تغيير تجاري تقريبا پايدار بود. بانك‌داري مشابه ديگر كسب‌وكارها از فناوري جديد استفاده نمي‌كند. طي اين دوران، كسب‌وكار امور مالي و پرداخت و سرمايه‌گذاري به‌كلي تغيير كرد اما پول به دليل اینکه كمابيش به دليل قيد و بندهاي برتون وودز به شكل فيزيكي مقيد ماند، همان‌طور مثل سابق باقي ماند. ثروت شخصي از شكل حساب‌هاي بانكي به صورت صندوق‌هاي سرمايه‌گذاري مشترك تغيير كرد. تحويل پول نقد از شعبات بانكي به دستگاه‌هاي خودپرداز تغيير كرد. پرداخت از قالب چك به كارت‌هاي اعتباري تغيير كرد. اما پول همان‌طور باقي ماند.

اين دوران را من به عنوان دوران كنوني دسته‌بندي مي‌كنم. اين دوران با ارتباطات الكترونيكي شروع شد – زماني كه براي جامعه كاغذ بيش از اندازه واقعي و ملموس و كار كردن با آن بيش از اندازه آهسته بود و اختراع تلگراف دست زدن به نوآوري در حوزه پول الكترونيكي را ترغيب كرد – و هنوز در طرقي كه شخص در خيابان به پول فكر مي‌كند دست بالا را دارد. پول به اين صورت يك الگوي غالب است اما حقيقت نيست (به ياد داشته باشيد، الگويي كه يك مدل است اما واقعيت نيست). بنابراين، زمانه كنوني زمانه‌اي است كه به پول در شكل اطلاعاتي درباره اشياي فيزيكي (كاغذي كه طلا را بازنمايي مي‌كند) نگاه مي‌كنند،‌ يا به عبارت ديگر، بيت‌هايي درباره اتم‌ها و مولكول‌ها.

 آينده: پول 3.0

گام‌هاي از شكل مادي خارج كردن پول نزد مصرف‌كنندگان – كه عمده نوآوري‌هاي آنها در دوران پس از جنگ جهاني دوم شامل كارت‌هاي پرداخت و حساب‌هاي بازار مالي بود – شروع به فعاليت‌هاي پرداخت پول و بانك‌داري جداگانه‌اي كردند؛ درست همان‌طور كه پول با پايان دوران استاندارد طلا، خود را از ارزش جدا كرد. استاندارد طلا كه مي‌گفت هر دلار امریکا قابليت تبديل به اندازه معيني از طلا را دارد، از دهه 1930 شروع شد و در دوران نيكسون در سال 1971 به پايان رسيد. اين فرآيندها به زودي تكميل خواهند شد و گام نهايي با تبديل تلفن همراه به عنوان ابزار اصلي خدمات مالي محقق خواهد شد. اين اتفاق به اين دليل رخ خواهد داد و تلفن‌هاي همراه مي‌توانند به همان اندازه كه پرداخت‌ها را انجام مي‌دهند، پرداخت‌ها را هم بپذيرند. يعني به همان اندازه كه مي‌شود با آنها پول را فرستاد، مي‌تواند پول را هم با آنها دريافت كرد و بنابراين نياز به پول نقد براي پرداختن پول به افراد به پايان خواهد رسيد. اين ابداع باعث خواهد شد كه چه نوعي از نوآوري‌ها ايجاد شوند؟ وقتي كه پول به طول كامل از شكل مادي خود خارج شود، هزينه عرضه واحدهاي پولي جديد تا صفر كاهش خواهد يافت: چه كسي پوند استرلينگ را رها نخواهد كرد وقتي كه اعتبارات فيس‌بوكي، طلاي الكترونيكي و پوند بريكستون تنها با يك كليك در دسترسش خواهد بود؟

بنابراين ادعاي من اين است كه سابقه دوران آينده به سال 1971 باز مي‌گردد، زماني كه پول به يك دارايي‌اي تبديل شد كه به جاي اینکه پشتوانه‌اش يك كالا از هر نوعي باشد،‌ حسن شهرتش بود. در اين نقطه، پول تبديل به بيت‌هاي صرف مي‌شود. اتم‌ها ناپديد مي‌شوند و مي‌روند. تنها كالبدي كه مي‌توانست قادر به توليد ارزهاي خوش‌آوازه‌اي باشد تا همه كاركردهاي پول را داشته باشد – به‌خصوص به عنوان سازوكاري براي ارجاع دادن پرداخت‌ها – دولت‌هاي ملي بودند، بنابراين فكر اینکه ارزهاي ملي تنها شكل پول هستند، سر جاي خود محكم باقي بود. اين نوع از پول اكنون به ميانه عمر خود رسيده است و بحران ميان‌سالي آن تازه در حال شروع شدن است. اسباب حركت اصلي اين پديده ديگر متصل كردن نيست (يعني چيزهايي كه به چيزهاي ديگري وصل مي‌شوند، مثل دلار كه به طلا متصل مي‌شود) بلكه جامعه است. ما مي‌توانيم بارقه‌اي را از آينده در «فيس‌بوك»، «اي‌بِي»، «زوپا»، «زي‌كَش»، «پِي‌پل» و «كريگ‌ليست» ببينيم. اكنون زمانه «قانون ريد» است، يعني فناوري قطع اتصال و از هم گسستن پيوند بين واحد پولي و دولت – ملت.

 شتاب تغيير

ممكن است به درستي بپرسيد كه اگر آينده پول يك نسل قبل‌تر شروع شده و ما در حال حركت به سوی يك دنياي بدون پول نقد هستيم، جايي كه حسن شهرت تنها شرط لازم براي مبادلات پولي است، چرا هنوز براي ارسال دلار از يك حساب بانكي به حساب بانكي ديگر،‌ از سوئيفت استفاده مي‌كنيم. خب، مردم هميشه سرعت تاثير فناوري جديد بر پول را بيش از اندازه تخمين زده‌اند. بيش از پنجاه سال پيش، در آوريل سال 1965، مقاله‌اي در مجله «نيو ساينتيست» درباره خودكار‌سازي نقد كردن چك پيش‌بيني كرده بود نسلي خواهد آمد كه در آن انتقال پول كاملا خودكار خواهد شد و «پرداخت پنج‌پوندي يك عمو به برادرزاده موردعلاقه‌اش صرفا بحث جهت و زمان‌بندي ارتباطات الكترونيكي خواهد بود». يك سال بعد از اين مقاله، اولين كارت‌هاي اعتباري انگليسي در دستان مشتريان بود و يك سال بعد،‌ باركلي اولين دستگاه خودپرداز پول در بريتانيا (در انفيلد، شمال لندن) را عرضه كرد. يك سال بعدتر، در 1968، اجداد نظام تسويه خودكار بانكي شكل گرفت و كارت‌هاي نقدي مستقيم ارائه شد. با اين حال، هنوز پنج‌پوندي‌‌هاي تولد با پست ارسال مي‌شد. و هنوز سال 1975 بود. و بعد سال 1985. و سال 1995. شايد،‌ صرفا شايد، وضعيت با «پي‌پل» در سال 2005 ادامه يافت، يعني زماني كه نظام تسويه خودكار بانكي هر سال به صورت مستقيم دو ميليارد كارت اعتباري را پردازش مي‌كرد. اما اكنون؟ اكنون كار انتقال پول به‌خوبي با «پِي‌ام» يا انتقال‌هاي اينترنتي، «وي‌چت» يا «وِن‌مو»، «فيس‌بوك» يا «ام‌پسا» انجام مي‌شود. بنابراين آن 500 پوند هديه تولد (تعديل‌شده با نرم تورم) در سال 2025 براي جشن گرفتن شصتمين سالگرد آن پيش‌بيني «نيو ساينتيست»، چطور منتقل خواهد شد؟

 آينده‌پژوهي

چطور مي‌توانيم به اين نوع طراحي مجدد پول در عصر پساصنعتي فكر كنيم؟ خب، ما مي‌توانيم از يك گام كوچك شروع كنيم و سپس تلاش كنيم كار را پيش ببريم. وقتي كه در سال 2015 در حال ترسيم خطوط كلي اين كتاب بوديم، در چالش پيش‌بيني چشم‌انداز پرداخت پول در سال 2025 قرار داشتيم. فكر مي‌كرديم كه اين چالش يك نقطه شروع خوبي براي تلاش براي ديدن تاثيري است كه فناوري جديد پرداخت پول ممكن است روي خود پول داشته باشد.

اولين سؤال براي مواجهه اين بود كه چه روشي را در پيش بگيريم،‌ صرفا براي اینکه هدفمان را محدود كنيم تا بتوانیم تصويري از پرداخت پول در يك دهه پيش رو داشته باشيم،‌ اين بود كه چه زماني مي‌توانيم دريابيم تغييرات بسيار زياد فناورانه، اجتماعي، تجاري و مهم‌تر از همه، نظارتي در نظام پرداخت پول رخ خواهد داد؟ خب، يكي از تكنيك‌هاي آينده‌پژوهان اين است كه تلاش كنند ارزيابي كنند جهت‌ها و روندهاي تغييرات فناورانه چطور خواهد بود تا دريابند نقطه درست در گذشته براي مقايسه كجا است. اگر شما بخواهيد تغييراتي را كه يك نسل بعد از اين رخ مي‌دهند تصور كنيد، بايد به دو نسل عقب‌تر نگاه كنيد تا ميزان سرعت شتاب‌آلود براي تغيير را اصلاح و تنظيم كنيد.

اين خط فكري به ما توصيه مي‌كند كه اگر مي‌خواهيم پول ديجيتال را در يك دهه پس از اين تصور كنيم، بايد به دو دهه عقب‌تر نگاه و چشم‌انداز و پويايي‌هاي تغيير را درك كنيم. يك روش ساده براي انجام اين كار، اين است كه به فناوري‌هايي نگاه كنيم كه از محصولاتي كه در بازار هستند حمايت مي‌كنند، به‌ويژه، به امنيت سيستمي كه مفيد بودن اين فناوري‌ها را تضمين مي‌كند و براي مفيد بودن آنها لازم است.

اين روش آينده‌نگرانه كه با استفاده از چشم‌انداز‌ها هدايت مي‌شود، به خوبي مناسب موضوعي است كه ما آن را در دست بررسي داريم چراكه اواسط دهه 1990، نقطه اوج تحول مشترك پرداخت پول، فناوري و ايمني است. بيست سال قبل‌تر، جهان در حال تجربه كردن انواع كارت‌هاي نقدي، فناوري‌هاي كارت‌هاي هوشمند، عمليات بانكي آفلاين و «الكترونيكي كردن» بازارهاي انبوه پرداخت پول (دستمزدها، سودهاي بانكي، پرداخت قبض‌ها و نظاير آن) بود. برخي از نظام‌هاي برداشت پول شكست خوردند و برخي موفق شدند اما آزمايش نظام‌هاي مختلف باعث آغاز دوران رشدي شد كه شاهد ظهور كارت‌هاي نقدي به عنوان ابزار مشتريان براي استفاده در بازارهاي انبوه شد و مشتريان از آنها براي پرداخت كردن از پيش در موارد زيادي استفاده مي‌كردند. الكترونيكي كردن پول به اين معني بود كه برداشت مستقيم پول به روشي تبديل مي‌شود كه بيشتر مشتريان صورت‌حساب‌هاي روزمره و عادي خود را با آن انجام مي‌دهند. اكنون از هر 10 فرد بزرگ‌سال انلگيسي، 8 نفر داراي كارت‌هاي نقدي است. ظهور اينترنت و وب‌سايت‌ها مشتريان و كسب‌وكارها را به نقطه‌اي هدايت كرد كه خواهان راه‌حل‌هاي جديدتري باشند و هنوز اين زمان،‌ يك دهه قبل‌تر از زماني بود كه بريتانيا از نظام پرداخت‌هاي آني استفاده كند. چنين مسير‌هايي كه پول همين چند دهه گذشته طي كرده، مي‌تواند روشن كند كه در آينده چه راه‌هاي شگفت‌انگيز ديگري را طي خواهد كرد.

 كتاب

قبل از بابِل، فراتر از بيت‌كوين: از پولي كه ما مي‌شناسيم تا پولي كه ما را مي‌شناسد

نويسندگان: ديويد بِرچ، اندرو هالدين و برت كينگ

انتشارات: شركت انتشارات لندن